اي همه سيما ها - آوار آفتاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آوار آفتاب - نسخه متنی

سهراب سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














اي همه سيما ها



درسراي ما زمزمه اي
درکوچه ما آوازي نيست

شب گلدان پنجره ما را ربوده است

پرده ما دروحشت نوسان
خشکيده است

اينجا اي همه لب ها
لبخندي ابهام جان را پهنا مي دهد

پرتو فانوس ما
در نيمه راه ميان ما و شب هستي مرده است

ستون هاي مهتابي ما
را پيچک انديشه فرو بلعيده است

اينجا نقش گليمي و آنجا
نرده اي ما را از آستانه ما بدر برده است

اي همه هوشياران
بر چه باغي در نگشوديم که عطر فريبي به تالار نهفته ما
نريخت ؟

اي همه کودکي ها! بر چه
سبزهاي ندويديم که شبنم اندوهي برمانفشاند

غبار آلوده راهي از
فسانه به خورشيديم

اي همه خستگان
در کجا شهپر ما از سبکبالي پروانه نشان خواهد گرفت ؟

ستاره زهره از چاه
افق برآمد

کنار نرده مهتابي ما
کودکي بر پرتگاه وزش ها مي گريد

در چه دياري آيا
اشک ما در مرز ديگر مهتابي خواهد چکيد ؟

اي همه
همسايه ها در خورشيدي ديگر
خورشيدي ديگر

/ 33