صدای پای آب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صدای پای آب - نسخه متنی

سهراب سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من
قطاري ديدم روشنايي مي برد

من قطاري
ديدم فقه مي بردو چه سنگين مي رفت

من قطاري
ديدم كه سياست مي برد و چه خالي مي رفت

من قطاري
ديدم تخم نيلوفر و آواز قناري مي
برد

و
هواپيمايي كه در آن اوج هزاران پايي

خاك از شيشه آن پيدا بود

كاكل
پوپك

خال هاي
پر پروانه

عكس غوكي
در حوض

و عبور مگس از كوچه
تنهايي

خواهش
روشن يك گنجشك وقتي از روي چناري به
زمين مي آيد

و بلوغ
خورشيد

و هم
آغوشي زيباي عروسك با صبح

پله هايي
كه به گلخانه شهوت مي رفت

پله هاي كه به
سردابه الكل مي رفت

پله
هايي كه به قانون فساد گل سرخ

و
به ادراك رياضي حيات

پله هايي كه به
بام اشراق

پله هايي كه
به سكوي تجلي مي رفت

مادرم آن پايين

استكان
ها را در خاطره شط مي شست

شهر پيدا بود

رويش
هندسي سيمان آهن سنگ

سقف بي
كفتر صدها اتوبوس

گل فروشي
گلهايش را مي كرد حراج

در ميان دو
درخت گل ياس شاعري تابي مي بست

پسري
سنگ به ديوار دبستان ميزد

كودكي
هسته زردآلو را روي سجاده بيرنگ پدر تف مي كرد

و
بزي از خزر نقشه جغرافي آب مي خورد

بنددرختي پيدا بود : سينه بندي بي تاب

چرخ يك
گاري در حسرت واماندن اسب

اسب در
حسرت خوابيدن گاري چي

مردگاريچي در حسرت مرگ

عشق پيدا
بود موج پيدا بود

برف پيدابود
دوستي پيدا بود

كلمه
پيدا بود

آب پيدا
بود عكس اشيا در آب

سايه گاه
خنك ياخته ها در تف خون

سمت
مرطوب حيات

شرق
اندوه نهاد بشري

فصل ولگردي در كوچه زن

بوي تنهايي در كوچه
فصل

دست
تابستان يك بادبزن پيدا بود

سفره
دانه به گل

سفر
پيچك اين خانه به آن خانه

سفر ماه به
حوض

فوران گل
حسرت از خاك

ريزش تاك
جوان ازديوار

بارش
شبنم روي پل خواب

پرش
شادي از خندق مرگ

/ 11