پاورقي - دنیا بازیچه یهود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دنیا بازیچه یهود - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مردان
وحشى و حيوان صفت و قسىّ القلب يهود، مادرم را
گرفته در موضع مخصوصش چند گلوله شليك كرده! بعدا
پدرم را با لگد و مشت و ته تفنگ كشته و ما را دست
و پا بسته كشان كشان از خانه بيرون آوردند.

او
مى افزايد: من نمى دانم بر سر خواهرم چه آمد،
من را با يك عدّه مردان خشن يهودى به پشت كاميون
سوار كرده و به جانب مجهولى روانه شديم.

در
ميان راه خواستند با من عمل منافى عفت انجام دهند
مقاومت كردم ولى مرا بيهوش كرده و وقتى به هوش آمدم
فهميدم كه ديگر آبرويم رفته است.

هم اكنون
مرا به عنوان هم خواب در يكى از هتلها، استخدام
كرده اند!

خدا
شاهد است، اين قصّه كوچك، آن قدر مرا تحت تأثير
قرار داد كه وقتى آن را خواندم اشك از ديده هايم
جارى گشت و چنان شد كه هر وقت آن را به نظر مى آورم،
اشكم جارى مى گردد، به طورى كه وقتى خواستم آن
را براى يكى از دوستان نقل كنم، بغض آن چنان گلويم
را فشرد كه از شنونده معذرت خواستم و گفتم: من آن
قدر شجاع نيستم كه بتوانم اين قصّه را به آخر برسانم!

و
حتّى همين الآن كه مشغول نوشتن اين كلمات مى باشم
اشك در چشمانم حلقه زده است.

اى
واى كار مسلمانان به كجا رسيده كه يهود دختر و ناموس
آنها را برباد دهند؟!

مسلّما،
مسلمانان مرگ را هزار مرتبه بر اين فاجعه ترجيح
مى دهند... در روزى كه قشون
(معاويه) به شهر
(انبار) حمله كردند، زينت زنان مسلمان و ذمّى را
ربودند، أميرالمؤمنين(ع) بالاى منبر رفته مى فرمايد:
بخدا قسم اگر كسى در شنيدن اين فاجعه بميرد، من
ملامتش نخواهم كرد.

من
نمى دانم اگر حضرت على(ع) امروز مى بودند و از
اين قصّه باخبر مى شدند چه مى گفتند و چه مى كردند.

يكى
ديگر از فجايع و جنايات يهود كشتار بى رحمانه اى
بود كه در دهكده
(ديرياسين) واقع در سرزمين اسرائيل انجام شد:

روز9
اپريل، سال1948 م، نزديك ظهر بود سربازان يهودى به
اين دهكده بى سلاح و از همه جا بى خبر حمله كردند،
اهالى را از زن و مرد بزرگ و كوچك، همه و همه را
صف بسته و هدف گلوله هاى ننگين خود قرار دادند!

و
پس از آن اجساد را قطعه قطعه نموده و حتّى شكم زنهاى
حامله را، پاره كرده و بچّه هائى كه هنوز ديده
به جهان نگشوده بودند سر بريده و در ميان چاه به
اصطلاح گابى انداختند.

هنگامى
كه نماينده صليب سرخ آقاى دكتر لينر براى تحقيق
رهسپار قريه شد و آن250 جسد بيجان را با آن وضع فجيع
ديد، بيهوش شده و فورا قريه را ترك گفت: (5) !

ولى
مگر اين گونه حادثه ها در (دير ياسين) به پايان
رسيد؟!

درست
در همان روز پس از اتمام اين كشتار! به قريه ناصرالدين
نزديك طبريا و قريه بلدالشيخ و سكرير و همچنين
عليوط و شهر حيفا طبريا حمله كرده و مثل همين كشتار
بى رحمانه را در آن محلها تكرار كردند (6) .

پاورقي

1
ـ سر ريچارد بورتون يهودى در كتاب خود (يهود... نور...
اسلام)،
1898، صفحه81، مى نويسد: تلمود مى گويد: ما را دو
مناسبت خونين است كه در آنها خداوند از ما راضى
مى شود، يكى (عيد خمير ممزوج به خون) و ديگرى مراسم
(ختنه كردن فرزندانمان) است!.

2
ـ خطراليهودية العالمية، نقل از كتاب الكنزالمرصود
فى قواعد التلمود، چاپ بغداد1899.

3
ـ همان مدرك، صفحه90.

4
ـ نقل از كتاب قصص من الحياة.

5
ـ اين قصّه در راديوها و جرايد و مجلات آن زمان
منتشر شد.

6
ـ تذكرة عودة، تأليف ناصرالدين نشاشيبى، صفحه25.

/ 39