حکمت اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اسلام - نسخه متنی

محمدصالح بن محمد باقر قزوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هر كه شرفى قديم ندارد و نسبى كريم علم او را بسنده است، به آن هم شرف حسب و هم نسب كسب كند. نبينى اولاد او را به نجابت و علو نسب وصف كنند.

نجيب در حقيقت آن است كه فرزند هنر باشد نه در بند پدر و نسبت خود به فضل و هنر درست كند نه به عم و پدر.

جاهل بد مى كند و به تقصير خود راه نمى برد و عاقل از بد كه نكرده است حذر مى كند و از تهمت آن مى انديشد و جاهل نمى داند او را كه ناصح است و كه غش مى كند؟ و "او را" كه در جنت "رهبرى مى كند" و كه در آتش مى افكند؟

اگر كسى را بدهى بعد از آن كه نداده باشى به از آن است كه ندهى بعد از آن كه داده باشى.

آنكه عطا از تو نيافته است چون بيابد شاد گردد و آنكه به عطاى تو آموخته است چون دير رسد غمگين گردد.

عاقل از بلاها احتراس كند و مع ذلك در حذر باشد و جاهل احتراس ننمايد و ايمن باشد. عاقل آنست كه از راى و صوابديد خود بدگمان باشد، هر چه انديشه در نظر او تسويل [ تسويل: اغوا و تدليس و تلبيس و نيرنگ. ] كند بر آن اعتماد ننمايد تا او را مگر در ميزان عقل و امتحان نسنجد.

سكوت عاقل فكر است و گفتارش ذكر و نظرش عبرت و كارش همه مطابق
حكمت. آن كس كه خداى را مى طلبد بى عمل، به آن مى ماند كه از كمان بى چله تير بر نشانه مى افكند. هر كس به خدا توانگر مى گردد توانگر حقيقى است و هر كس به خلق توانگر مى گردد ازو محتاج تر نيست. علم بسيار است و عمر به همه وفا نكند، آن علم بياموزيد كه نيكوتر است و شما را در آخرت سود مى رساند.

سخاوت و شجاعت دو خصلت شريفند خداى عز و جل هر كه را دوست مى دارد در او مى آفريند و در سرشت او مى نهد. چون با كريم درشتى و جفا كنى جفا بينى و چون مهربانى كنى جز نرمى و وفا نبينى و لئيم برعكس اين است چون درشتى بيند نرم گردد و چون نرمى و مهربانى بيند درشتى پيش گيرد. مومن چون ازو حاجت خواهند برآورد و چون نرمى و مهربانى بيند درشتى پيش گيرد. مومن چون ازو حاجت خواهند برآورد و چون او را حاجتى افتد از مردم بازدارد. طول امل استيلاى شيطان است بر دلهاى غافلان. كلام حكمت گم شده ى مومن است، از دست او گم گشته است هر جا بيابيد درو آويزيد هر چند در دهن منافقان يابيد. كما قال عليه السلام: الحكمه ضاله كل مومن فخدوها و لو من افواه المنافقين. [ شرح غرر، ج 2 ص 58 حديث 1829. ] و ايضا: الحكمه ضاله المومن. و قال عليه السلام: الحكمه لا تحل قلب المنافق الا و هى على ارتحال. [ شرح غرر، ج 2 ص 81 حديث 1922. ] يعنى حكمت فرود نيايد بر دل منافق مگر بر سر كوچ باشد و هيچ قرار ماندن نداشته باشد، همچو شخص كه در گذر و سير بلد و عمارت به مزبله و كنيف [ در منتهى الارب گفته: كنيف كامير: خلاجاى و جاى دست و روى شستن و حظيره ى شتر كه از درخت و شاخ سازند. ] رسد آنجا نايستد بلكه زود بگذرد. و خوانده ام: صوله الباطل ساعه و صوله الحق الى
الساعه [ مثل معروفى است و حتى در كتابهاى اخلاقى و تربيتى اخير مثل اخلاق مصور ج 1 ص 10 "چاپ سنگى تهران 1328 ق" ذكر شده است ولى به اين صورت جوله الباطل ساعه و جوله الحق الى قيام الساعه. ] و اين كلامى بديع است يعنى زور و حمله ى باطل يك ساعت بيش نيست، همچو شعله ى خس و خار و زور و حمله ى حق تا قيامت برقرار و باقى است همچو حقيقت آفريدگار.

نيكبخت آن است كه از عقاب خداى ترسد پس ايمن ماند و اميد به ثواب بندد پس طاعت و عمل آرد. علم ترا در هر دو جهان بزرگوار كند و مال ترا در دنيا عزيز و در آخرت خوار كند. و مال ترا گرامى دارد چندانكه ببخشى و خوار كند چون نبخشى.

بد دلى و حرص و بخل، اين سه طبيعت از بدگمانى به خداى عز و جل ناشى گردد. فقيه كامل و عالم عارف آن است كه مردم را از عذاب خداى ايمن نكند و نه از رحمت خدا نوميد سازد. آنكه مال ذخيره مى نهد و نعمت انبار مى كند براى كسى مى گذارد كه بعد از او بخورد و او را سپاس نكند و پيش كسى مى رود كه او را بر آن مواخذت كند و عذر او نشنود.

/ 97