حکمت اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اسلام - نسخه متنی

محمدصالح بن محمد باقر قزوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مردمان سه گونه اند يكى عالم ربانى و ديگر متعلم حقانى هر دو به راه نجاتند و مابقى مردم مگسان احمق حيرانند هر كه ايشان را خواند تابع گردند نه از نور علم و ايمان روشنى يافته اند و نه با عمادى محكم پشت بازداده اند. هر كه از خود راضى است عيب او در نظر او مخفى است و اگر فضل صاحب فضلان داند از خسران و نقصان خود در غم و غصه بماند.

بزرگى آدمى نه به تن و اعضاء و قد و بالاست بلكه به دو چيز است خردتر از همه ى اعضاء: دل و زبان كه: المرء باصغريه، بقلبه و لسانه فان قاتل قاتل بجنان و ان نطق نطق ببيان [ شرح غرر، ج 2 ص 133 حديث 2089. ] وقت كارزار به دل با خصمان برآيد و وقت گفتار
به زبان از همه بر سر آيد. عقل خليل مومن است و علم وزير او و صبر امير لشكر او و عمل قيم كار او.

زمانه خيانت مى كند با هر كه يار مى گردد و خشنود نمى كند هر كه را با او عتاب مى كند. ايمان و عمل دو برادرند توام و از يك شكم و دو رفيقند كه جدا نگردند از هم و قبول نكند خداوند بارى يكى را به ديگرى. مردمان مانند درختند يك آب مى خورند و ميوه ى مختلف مى دهند.

طمع ترا بر سر آب مى برد و تشنه بازمى گرداند و وعده مى دهد و وفا نمى نمايد. عقل سردار لشكر رحمن و هواى نفس سردار لشكر شيطان است و شخص در كشاكش اين دو در ميان است هر كدام غالب شدند او را به جاى خود برند كما قال عليه السلام: العقل صاحب جيش الرحمن و الهوى قائد جيش الشيطان و النفس متجاذبه بينهما فايهما غلب كانت فى حيزه. [ شرح غرر، ج 2 ص 137 حديث 2099. ] عقل و شهوت با هم دو ضدند و علم عقل را نصرت كند و هوى شهوت را و نفس در ميانه مانده است هر كدام كه ظفر يابند به جانب او آيد.

آدمى را دو علم است علم مطبوع كه با او آفريده شده و در طبع نهاده شده است و علم مسموع كه از شنيدن و خواندن حاصل مى كند و چون آن علم مطبوع نباشد اين علم مسموع نفع ندهد كما قال عليه السلام: العلم علمان مطبوع و مسموع و لا ينفع المطبوع ادا لم يك مسموع. [ شرح غرر، ج 2 ص 138 حديث 2102. ] و اين حكمتى جليل و معرفتى نبيل است. "پوشيده نماناد كه اين روايت در كتب بسيار نقل شده ليكن به عبارات مختلفه و مقام گنجايش اشاره به موارد ذكر آنها را ندارد همين قدر بس كه عبارت متن عين روايت آمدى است ليكن طريحى "ره" در مجمع البحرين در ماده ى علم ضمن تحقيق در انواع علم گفت:

و العلم علمان مسموع و مطبوع كما وردت الروايه بذلك عن على عليه السلام حيث قال:




  • رايت العلم علمين
    فلا ينفع مسموع
    كما لا تنفع الشمس
    و ضوء العين ممنوع



  • فمسموع و مطبوع
    اذا لم يك مطبوع
    و ضوء العين ممنوع
    و ضوء العين ممنوع



قال بعض الشارحين: العلم المسموع هو العلم بالشرعيات و العلم المطبوع العلم باصول الدين و روى هكذا:




  • رايت العقل عقلين
    فلا ينفع مكسوب
    كما لا تنفع الشمس
    و ضوء العين محجوب



  • فموهوب و مكسوب
    اذا لم يك موهوب
    و ضوء العين محجوب
    و ضوء العين محجوب



و لا منافاه بين الروايتين فان الاولى فى العلم و الثانيه فى العقل.

/ 97