بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
رتق و فتق دنيا و آخرت به تيغ دين است تا تيغ پاى در ميان نهد كار دين سامان نگيرد و اشرار سر به طاعت ننهند و دست از جفا و ظلم نكشند، امر به معروف و نهى از منكر پيش نرود و خداى- عز و جل- گفت: و لكم فى القصاص حيوه. [ صدر آيه ى 179 سوره ى بقره. ] احسان تمام نگردد مگر به سه چيز: خرد گيرى تا بزرگ گردد و زود رسانى تا گوارا باشد و بپوشانى تا تمام شود. گفتار عباد نوشته مى گردد و اسرارشان عالم الغيب مى داند. و هر نفس در گرو عمل خويش است و هر كس مكافات كار خود مى بايد و آدميان كارهاشان ناقص و باطن حالشان فاسد است مگر آن را كه خدا نگهدارد، سوال به تعنت كنند و جواب به تكلف دهند يعنى سوال كننده قصد آزار مردم دارد و جواب دهنده آنچه نمى داند مى گويد. آنكه عقل و رايش فاضلتر است گاه رضا و سخط بر يك حال بماند. و آنكه بناى خرد و مروتش نامحكمتر است به يك چشم زدن بگردد و از يك كلمه از جاى بيرون شود. مردم در دنيا دو نوعند: يكى كار مى كند براى دنيا و مشغول مانده است از آخرت، مى ترسد بر بازماندگان خويش كه بعد از او تنگى كشند و هيچ بر خويش نمى ترسد و بر حال خود رحم نمى كند پس عمر خود در نفع غير تلف مى كند و ديگرى در دنيا كار آخرت مى كند و زاد آنجا مهيا مى سازد و نصيب خويش لابد از دنيا مى يابد، پس هر دو نصيب حاصل آورده است و هر دو جهان او را فراهم آمده است. هر كس را چهار چيز دادند خير دنيا و آخرت در كنار او نهادند: راستگوئى و امانت گزارى و عفت شكم و حسن خلق. و بر خلاف اين است كذب و خيانت و طبل خورى [ كذا و طبل خورى نيز مناسب نيست زيرا در بهار عجم گفته:طبل خوردن: رميدن و خود را بر كنار كشيدن و كنايه از رم خوردن، چون صيد از آواز طبل رم مى خورد به اين علاقه به معنى ماخوذ استعمال كرده اند.... ] و بدخوئى. هر كه خشم گيرد كينه هاى ديرينه برانگيزاند. سخن دوا را ماند اندكش نفع دهد و بسيارش بكشد. و قال عليه السلام: المنع الجميل احسن من الوعد الطويل. [ شرح غرر، ج 2 ص 159 حديث 2183. ] ضميرهاى صحيح در گواهى صادق ترند از زبانهاى فصيح. چون احسانى با كسى كردى آن را بايد تربيت كنى تا به روزگاران كهنه نگردد و بنيانش از تندباد بى عنايتى ويران نگردد شر در هر طبيعتى كامن [ كامن يعنى پوشيده و پنهان. ] است اگر صاحب بر او غالب آمد پنهان ماند و الا ظاهر گردد. مقادير خداوند جهان جارى گردد بر خلاف تقدير و تدبير آدميان. هر كه را بخت مدد كند دامن سعى بر كمر زند و اغفال و اهمال پس پشت اندازد. عاقل آنست كه پيش قضا سپر اندازد و هم دو اسبه در پى كار بتازد. روزگار دو حال دارد يا مى برد يا مى آورد، اگر مى برد بازنمى گرداند و اگر مى آورد باقى نمى گذارد.