حکمت اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اسلام - نسخه متنی

محمدصالح بن محمد باقر قزوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كم خور تا كم بيمار شوى كه: اقلل طعاما تقلل سقاما، [ شرح غرر، ج 2 ص 189 حديث 2336 و 2337. ولى در شرح غرر كلامك. ] و كم گوى تا از ملامت ايمن شوى كه: اقلل كلاما تامن ملاما. [ شرح غرر، ج 2 ص 189 حديث 2336 و 2337. ولى در شرح غرر كلامك. ] و در كارها استخاره با خداى عز و جل كن و بدلخواه خود اختيار مكن كه بنده نداند خير او در چه باشد و بسيار باشد كه كارى اختيار كند كه ضرر و هلاك او در آن باشد و قد قال عليه السلام: استخر و لا تتخير فكم من تخير امرا كان هلاكه فيه. [ شرح غرر، ج 2 ص 192 حديث 2346. ] و ايضا: و استخر فان اكثر النجح فيما لا تحتسب.

مردم نيكبخت چون در كارى متردد باشند از مثل نكاح يا بيع يا سفر نزد صلحا و اتقيا آيند كه براى ما استخاره كنيد و گويند مشورت با كلام خداى مى كنيم هر چه بفرمايد آن مى كنيم كه البته خير ما در آن خواهد بود. و مردم بدبخت پيش رمال و ملايان افسونگر روند و گويند: ببين در اين كار نفع ما بيشتر است و مراد ما حاصل است و يا در آن؟ شخص اول نظر در خير دنيا و آخرت دارد و كار به خداى تعالى مى گذارد و شخص دوم نظر در خير دنيا دارد و توقع اعانت و تدبير از رمال و ملا دارد.

و قد قال عليه السلام: اذكر عند الظلم عدل الله تعالى و عند القدره قدره الله عليك [ شرح غرر، ج 2 ص 193 حديث 2349. ] يعنى ياد كن وقت ظلم عدل خداى را در تو، اگر ظلم ترا به عدل خود مكافات كند و انتقام ستاند چه كنى؟ و ياد كن وقت قدرت خود قدرت خداى را
بر تو. اگر تو قادرى بر جفاى ضعيفان، بارى خداى تعالى قادرتر است بر عقوبت جفاكاران.

يكى از ملوك به پسر خود نوشت:اى پسر، بر كسى ظلم مكن و از عدل خداى عز و جل ياد كن كه اگر به جاى ظلم تو با تو عدل كند واى بر تو.

بزن خادم خود را وقتى كه فرمان خداى نبرد و عفو كن از او چون فرمان تو نبرد. صبر كن بر كارى كه ترا گزير نيست از ثواب آن و از كارى كه ترا صبر نيست بر عقاب آن.

و قال عليه السلام: اتق الله بعض التقى و ان قل و اجعل بينك و بينه سترا و ان رق. [ شرح غرر، ج 2 ص 196 حديث 2395. ] يعنى از خداى بترس پاره اى هر چند كم باشد و ميان خود و خدا پرده اى بگذار هر چند تنك باشد. مصراع:

راه آشتى بگذار چون به جنگ ما آئى

والحاصل يكباره راه صلح مبند و اين پرده از ميان برمدار. نگوئى من با چندين معصيت ديگر كجا راه به نجات دارم؟ پس يكباره حاجت خود از دنيا برآرم، كه اين تسويل شيطان است و دور ديدن خود را ازرحمت خداى دليل شقاوت و خسران است و نوميدى كفر است و بدبختى و اميدوارى نشان سعادت است و رستگارى.

/ 97