حکمت اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اسلام - نسخه متنی

محمدصالح بن محمد باقر قزوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و قال عليه السلام: الا و ان التقوى مطايا ذلل حمل عليها اهلها و اعطوا ازمتها فاوردتهم الجنه [ شرح غرر، ج 2 ص 333 حديث 2769. ] الا و ان الخطايا خيل شمس حمل عليها اهلها و خلعت لجمها فاوردتهم النار. [ شرح غرر، ج 2 ص 334 حديث 2770. ] تشبيه مى كند ترسكارى و تقوى را به شتران ذلول مطيع كه مردم را بر او نشانى و مهار به دستشان دهى تا راست به بهشت برد و آنجا منزل كند و معصيت و خطا را به اسبان شموس كه مردم را
بر آن سوار كنى و لجامهاشان را از سر بازگيرى تا ايشان را بردارد و در آتش افكند. و از اين بهتر و روشنتر تمثيلى طاعت و معصيت را يافت نگردد.

متقى ايمن و آسوده بر مركبى ذلول نشسته و عنانش به دست دارد، راه راست گرفته مى رود تا به بهشت عدن رسد و آنجا فرود آيد و از رنج راه بياسايد و عاصى بر خلاف آن بر مركبى شموس و ديوانه سوار است، عنان از دست او كشيده است و لجام گسيخته است، او را هر طرف مى برد و بر اينجا و آنجا مى زند تا به آتش و چاه دوزخ درافكند.

و قال عليه السلام: الا و ان اليوم المضمار و غدا السباق و السبقه الجنه و الغايه النار. [ شرح غرر، ج 2 ص 334 حديث 2771. ] دار دنيا ميدان سواران است و مى تازند و بر هم سبقت مى گيرند و فرداى آخرت معلوم مى شود كه گرو كه برده است و گوى از ميان كه ربوده است. هر كه پيش تاخت، فردا گوى جنت و گرو سعادت مخلد برد و آن ديگرى در آخر ميدان رخت به دوزخ كشيد و خود را به چنگ عقوبت سپرد.

پريشانى بلاست و از آن سخت تر بيمارى تن است و از آن سخت تر بيمار دل. و فراخى مال نعمت است و از آن بهتر صحت بدن است و از آن بهتر تقواى دل. زبان صادق و ذكر جميل كه خداى- عز و جل- بنده را دهد در ميان مردمان بهتر است از مال كه به ميراث گذارد به كسى كه او را شكرن كند بر آن. هر كه نداند حيا نكند از آموختن كه قيمت هر كس به قدر علم اوست و قبيح نشمارد كسى كه ازو سوال كنند و نداند و بگويد نمى دانم.

شما را امر كرده اند به رحلت ازين سرا و دلالت كرده اند به توشه ى اين راه پس توشه برداريد تا فردا بد حال و بى توشه نمانيد. بكوشيد چندانكه زبانها گشاده است و بدنها صحيح و اعضاء فرمان پذيرد، عرصه ى كار وسيع و جولانگاه فرصت عريض است،
پيش از آنكه مرگ دررسد و وقت بگذرد. و هم امروز محقق گردانيد بر خود نزول موت را و منتظر مباشيد قدوم او را.

و فرمود: بدانيد كه ظلم بر سه قسم است:

ظلمى كه مغفور نمى گردد.

و ظلمى كه متروك نمى گردد يعنى رها نمى كنند بلكه از آن مطالبه مى كنند.

و ظلمى كه مغفور نمى گردد و مطالبه به آن نمى كنند.

/ 97