بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اما ظلمى كه مغفور نمى شود شرك است به خداى- عز و جل- زيرا كه در كلام مجيد فرمود: ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء. [ صدر آيه ى 48 سوره ى نساء. ] يعنى خداى تعالى نمى آمرزد اين را كه به او شرك آورند و غيرى را در عبادت با خدا شريك سازند و مى آمرزد فروتر از آن را براى هر كه خواهد. و اما ظلمى كه آمرزيده مى گردد ظلم شخص است بر خود نزد بعضى كارهاى ناخوش و نالايق يعنى كارها كه زيانش و ضررش به كسى نرسد و خداى آن را بزرگ نشمرده باشد. و اما ظلمى كه رها نمى كنند ظلم بندگان است بعضى بعضى را، عقوبت آنجا سخت است نه زخم كارد است و نه ضرب به تازيانه و ليكن چيزى كه اينها نزد آن خرد است و قدرى ندارد. كجا رفتند عمالقه و پسران عمالقه؟ و كجا رفتند جبابره و پسران جبابره؟ كجا رفتند اهل مداين رس كه در قرآن مذكور است كه كشتند رسولان را و خاموش كردند نور پيغمبران را؟ كجا رفتند آنان كه لشكرها گرد آوردند و شهرها بنا كردند؟ كجا رفتند آنان كه مى گفتند: كيست از ما قويتر و جمعيت و مال بيشتر ؟ كجا رفتند آنان كه بناهاى عظيم برافراشته اند و به زر و لاجورد بنگاشتند، و بنيان آن به سنگ و آهك محكم ساختند، و مالها جمع كردند و بر سر هم انباشتند و گناهان در طلب آن اندوختند و براى فرزندان ذخيره نهادند؟ كجا رفتند آنان كه اقاليم جهان گرفتند؟ و خلايق را در فرمان خود درآوردند و دشمنان را خوار و سركشان را اسير و گرفتار ساختند و غلغله ى عظمت و جبروت در اين گنبد دوار انداختند؟ هر مراد كه از آن برتر نباشد از دنيا يافتند و به آخر با دست تهى و دل پر غم و حسرت به آخرت شتافتند و زير خاك منزل گرفتند و رخ از مردم نهفتند. تو گوئى هرگز نبودند و هرگز بر روى زمين نگذشتند. كجا رفتند آنان كه خالص ساختند اعمال خود را براى خدا و پاك كردند دلها را براى نظرگاه خدا؟ از تن كندند جامه ى هوى و بريدند از خود علايق دنيا. كجا رفت آن عقلها كه چراغ هدى افروخته بود؟ و آن ديده ها كه چشم بر آثار تقوى دوخته بود؟ و آن دلها كه عقد بيعت بر طاعت خدا بسته بود؟ كجا رفتند آنان كه مى پنداشتند ايشان راسخانند در علم نه ما؟ به دروغ و جفا و حسد بر ما، كه برداشت ما را خداوند تعالى و فروگذاشت ايشان را و عطا كرد ما را و محروم كرد ايشان را و داخل سخت ما را و بيرون كرد ايشان را. به ما هدايت يابند و به ما از ضلالت و گمراهى برهند نه به ايشان. آيا مى خواهى كه به خداى عز و جل ملاقات كنى و از تو راضى باشد نه در غضب؟ پس در دنيا زاهد باش و در آخرت راغب باش و ترسكارى و راستكارى پيشه كن كه اين دو جامع شرايط دينند. و ملازم اهل حق باش و عمل ايشان كن تا از ايشان باشى. مى خواهى از حزب خداى باشى كه فرمود: الا ان حزب الله هم المفلحون [ ذيل آيه ى 22 سوره ى مجادله. ] پس تقوى پيشه كن و در همه ى امور نيكوكارى ورز كه خداى با متقيان و با نيكوكاران است چنانچه فرمود: ان الله مع الذين اتقوا و الذين هم محسنون. [ آيه ى 128 سوره ى نحل. ] آيا نمى بينيد اهل دنيا بر چه احوال صبح و شام مى كنند؟ يكى مرده است بر او مى گريند و ديگر را بر موت او تعزيت مى دهند. يكى بر بستر بيمارى افتاده است يا به تيغ ستم جان داده است و ديگرى عيادت بيمار مى كند و ديگرى در اين وقت جان مى كند و ديگرى در طلب دنيا مى پويد و مرگ او را به دنبال افتاده است مى جويد. و آن يكى غافل و فارغ نشسته و آفات زمانه به عزم او كمر بسته ازو هيچ غافل نمى شود. و بر اثر پيشينيان مى روند باقى ماندگان.