بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
جبران كند ، قضا كند . تا اينجا محل شاهد من نيست . محل شاهد من در آن دو تاي آخر است . فرمود پنجم اينكه اگر مي خواهي توبه تو ، توبه اصيلي باشد ، توبه اساسي و واقعي باشد ، بايد به سراغ اين گوشتهايي كه از معصيت و در معصيت روئيده است بروي ، آنچنان با غصه ها و اندوهها و توبه ها آنها را آب بكني كه پوست بدنت به استخوان بدنت بچسبد .ششم : اين تني كه عادت كرده است معصيت بكند و لذتي جز لذت معصيت نچشيده است ، مدتي بايد رنج طاعت را به آن بچشاني .خوب ، آيابشرهايي هم بوده اند كه اينجور توبه بكنند ، بله . امروز است كه ديگر توبه كردن منسوخ شده و ما يادمان رفته كه توبه اي هم بايد بكنيم ! مرحوم آخوند ملا حسينقلي همداني از علماي بزرگ اخلاق و سير و سلوك در اعصار اخير بوده است ، شاگرد مرحوم ميرزاي شيرازي اعلي الله مقامه و شيخ انصاري بوده و خود ميرزاي بزرگ براي ايشان احترام زيادي قائل بوده است . يكي از اكابر علما وبزرگان شاگردان ايشان نوشته است مردي آمد خدمت مرحوم آخوند و ايشان او را توبه داد . بعد از چند روز كه اين آدم توبه كرده آمد ، اصلا نمي توانستيم او را بشناسيم . به اين سرعت ، اين آدم تمام گوشتهاي بدنش آب شده بود . من اين را از جنبه روانشناسي دارم عرض مي كنم ، من مي گويم اين چيست در بشر ؟ آخوند ملا حسنقلي همداني ، نه شلاق داشت ، نه سر نيزه ، نه توپي نه تشري ، فقط يك نيروي ارشاد داشت ، يك نيروي معنويت داشت ، با وجدان و دل اين آدم سر و كار داشت . اين چه وجدان نهفته اي در آن آدم بود كه او را زنده كرد و آنچنان عليه خودش و عليه شهوات بدنيش و عليه اين گوشتهايي كه از معصيت روئيده است ، بر انگيخت كه بعد از چند روز كه او را ديدند گفتند ما او را نمي شناختيم ، اينچنين لاغر شده بود . بزرگترين برنامه انيا آزادي معنوي است . اصلا تزكيه نفس يعني آزادي معنوي : قد افلح من زكيها 0 و قد خاب من دسيها ( 1 ) ، و بزرگترين خسران عصر ما اينست كه همه اش مي گويند آزادي ، اما جز از آزادي اجتماعي سخن نمي گويند .از آزادي معنوي ديگر حرفي نمي زنند و به همين دليل به آزادي اجتماعي هم نمي رسند . در عصر ما يك جنايت بزرگ كه به صورت فلسفه و سيستمهاي فلسفي مطرح شده است ، اينست كه اساسا درباره انسان ، شخصيت انساني و شرافت معنوي انسان هيچ بحث نمي كنند " نفخت فيه من روحي " فراموش شده است . مي گويند اصلا چنين چيزي وجود ندارد . انسان يك موجود دو طبقه اي نيست كه طبقه عالي و طبقه داني داشته باشد . اصلا انسان با يك حيوان هيچ فرق نمي كند ، يك حيوان است .زندگي ، جز تلاش كردن هر فردبراي خود و جنگيدن براي منافع خود چيز ديگري نيست ! مي دانيد اين جمله چقدر به بشريت ضربه وارد كرده است ؟ مي گويند زندگي جز جنگ و ميدان جنگ چيز ديگري نيست .بلكه جمله اي مي گويند كه بعضي هم خيال مي كنند كه خيلي حرف درستي است . مي گويند كه بعضي هم خيال مي كنند كه خيلي حرف درستي است . مي گويند : حق گرفتني است نه دادني . حق ، هم گرفتني است و هم دادني ، اصلا اين جمله كه حق را فقط بايد گرفت و 1 - سوره شمس ، آيات 9 و . 10