گفتارهای معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گفتارهای معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در آن است . وضوئي كه اينقدر با خواست و خواهش و توجه توأم باشد ، يكجور قبول مي شود و وضوئي كه ما مي گيريم جور ديگر . پس نماز را نبايد استخفاف كرد ، نبايد سبك شمرد ، نبايد انسان كوشش بكند كه در نماز فقط به واجباتش قناعت بكند
و بگويد خوب ، برويم ببينيم فتواي مرجع تقليد چيست ؟ آيا مي گويد سه تا سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر بايد گفت يا يكي هم كافي است ؟ خوب مجتهد بايد فتوايش را بگويد . مجتهد مي گويد يكي هم كافي است ، احتياط مستحبي اين است كه سه تا گفته شود .

ديگر ما نبايد بگوئيم حالا كه گفته اند يكي كافي است ما هم يكي بيشتر نمي خوانيم . اين فراز از نماز است . ما بايد طوري باشيم كه وقتي هم كه مجتهد بما مي گويد يكي واجب است و دو تاي ديگر مستحب ، بگوئيم ما مغتنم مي شماريم و آن دو تاي ديگر را هم مي گوئيم . روزه را هم نبايد استخفاف كرد ، سبك شمرد .

بعضي روزه را به شكلي مي گيرند ( حالا اين شوخي است كه من مي كنم ) كه العياذ بالله اگر من بجاي خدا بودم اصلا روزه اينها را قبول نمي كردم . من افرادي را سراغ دارم كه اينها در ماه رمضان شب تا صبح را نمي خوابند ، اما نه براي اينكه عبادت كنند ، بلكه براي اينكه مدت خوابشان پر نشود .

تا صبح هي چاي مي خورند و سيگار مي كشند . اول طلوع صبح كه شد نمازشان را مي خوانند ومي خوابند ، چنان بيدار مي شوند كه نماز ظهر و عصر با عجله بخوانند و بعد بنشينند سر سفره افطار . آخر اين چه روزه اي شد ؟ ! آدم شب تا صبح را نخوابد براي اينكه در حال روزه حتما خواب باشد و رنج روزه را احساس نكند . آيا اين استخفاف
به روزه نيست ؟ به عقيده من مثل فحش دادن به روزه است . يعني اي روزه ! من اينقدر از تو تنفر دارم كه مي خواهم رويت را نبينم ! ما حج مي كنيم ولي به آن استخفاف مي كنيم . روزه مي گيريم و بهان استخفاف مي كنيم ، نماز مي خوانيم و به آن استخفاف مي كنيم .

اذان مي گوئيم و به آن استخفاف مي كنيم . حالا چطور به اذان استخفاف مي كنيم ؟ مستحب است كه مؤذن صيت يعني خودش صوت باشد . همان طوري كه در قرائت قرآن تجويد يعني زيبا قرائت كردن حروف ، با آهنگ زيبا خواندن قرآن كه اثر بيشتري در روح دارد سنت است
در اذان نيز مستحب است كه مؤذن صيت يعني خوش آواز باشد ، اذان را با يك حالي بخواند كه مردم را بحال بياورد ، بياد خدا بياورد . خيلي افراد صيت هستند و مي توانند خوب اذان بگويند اما اگر به آنها بگوئي آقا برو يك اذان بلند بگو ، نمي گويد .

چرا ؟ چون خيال مي كند اين كسر شأنش است ، من اينقدر پائين هستم كه مؤذن باشم ؟ آقا ! بايد افتخار كني كه يك مؤذن باشي . علي بن ابيطالب مؤذن بود ، در همان وقتي كه خليفه بود هم مؤذن بود . اين استخفاف به اذان است كه يك نفر ننگش بكند كه مؤذن باشد يا مؤذن بودن را بسته به شأن اشخاص بداند
و بگويد من كه از اعيان واشراف هستم ، از رجال و شخصيتها هستم ، من ديگر چرا مؤذن باشم ؟ اينها همه استخفاف است . پس ما هرگز به عبادت استخفاف بكنيم ، ما بايد مسلمان كامل و جامع باشيم .

ارزش اسلام به جامعيت آن است . نه آنطور باشيم كه فقط بعبادت بچسبيم و غير آنرا رها كنيم و نه مثل آنها كه

اخيرا پيدا شده اند باشيم كه اسلام را فقط به تعليمات اجتماعيش بشناسيم و به عبادت استخفاف كنيم ، عبادت را تحقير كنيم . انشاء الله فرداشب كه دنباله اين بحث را عرض مي كنم ، راجع به ارزش عبادت ازنظر ساير وظائف اسلامي بحث مي كنم كه عبادت گذشته از اينكه خودش يك ركن و مركب تقرب به پروردگار است و گذشته از اينكه اقم الصلوش لذكري ( 1 ) ، نماز براي ياد خدا بودن و نزديك شدن به اوست و نزديك شدن به خدا به هدف ديگري ماوراء خود نياز ندارد ، گذشته از همه اينها اگر ما عبادت را تحقير بكنيم ،
ازساير وظائف هم مي مانيم . عبادت قوه مجريه و ضامن اجراي ساير دستورات اسلامي است . در همين جا عرايض خودم را خاتمه مي دهم . خدايا ! تو را قسم مي دهم بحق عابدان در گاهت ، بحق آن صاحبان قرآن ، مناجاتگران پاك و خالص خودت ، ما را اهل عبادت واقعي قرار بده .

خدايا ! ما را به جامعيت ديناسلام آشنا كن ، و ما رامسلماني جامع گردان . خدايا ! توفيق خلوص نيت به همه ماكرامت كن . خدايا ! در اين شبهاي عزيز گناهان ما راببخش و بيامرز ، اموات همه ما را ببخش و بيامرز . رحم الله من قرا الفاتحة مع الصوات .


1 - سوره طه ، آيه . 14

/ 125