بوستان سعدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بوستان سعدی - نسخه متنی

مصلح بن عبدلله سعدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكايت جنيد و سيرت او در تواضع





  • شنيدم كه در دشت صنعا جنيد
    ز نيروى سر پنجه ى شير گير
    پس از غرم و آهو گرفتن به پى
    چو مسكين و بى طاقتش ديد و ريش
    شنيدم كه مي گفت و خوش مي گريست
    به ظاهر من امروز از اين بهترم
    گرم پاى ايمان نلغزد ز جاى
    وگر كسوت معرفت در برم
    كه سگ با همه زشت نامى چو مرد
    ره اين است سعدى كه مردان راه ازان بر ملايك شرف داشتند
    ازان بر ملايك شرف داشتند



  • سگى ديد بر كنده دندان صيد
    فرومانده عاجز چو روباه پير
    لگد خوردى از گوسفندان حى
    بدو داد يك نيمه از زاد خويش
    كه داند كه بهتر ز ما هر دو كيست؟
    دگر تا چه راند قضا بر سرم
    به سر بر نهم تاج عفو خداى
    نماند، به بسيار از اين كمترم
    مر او را به دوزخ نخواهند برد
    به عزت نكردند در خود نگاه كه خود را به از سگ نپنداشتند
    كه خود را به از سگ نپنداشتند


/ 272