بوستان سعدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بوستان سعدی - نسخه متنی

مصلح بن عبدلله سعدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتار اندر غنيمت شمردن جوانى پيش از پيرى





  • جوانا ره طاعت امروز گير
    فراغ دلت هست و نيروى تن
    من اين روز را قدر نشناختم
    قضا روزگارى ز من در ربود
    چه كوشش كند پير خر زير بار؟
    شكسته قدح ور ببندند چست
    كنون كاوفتادت به غفلت ز دست
    كه گفتت به جيحون درانداز تن؟
    به غفلت بدادى ز دست آب پاك
    چو از چاپكان در دويدن گرو گر آن باد پايان برفتند تيز
    گر آن باد پايان برفتند تيز



  • كه فردا جوانى نيايد ز پير
    چو ميدان فراخ است گويى بزن
    بدانستم اكنون كه در باختم
    كه هر روزى از وى شبى قدر بود
    تو مي رو كه بر باد پايى سوار
    نياورد خواهد بهاى درست
    طريقى ندارد مگر باز بست
    چو افتاد، هم دست و پايى بزن
    چه چاره كنون جز تيمم به خاك؟
    نبردي، هم افتان و خيزان برو تو بى دست و پاى از نشستن بخيز
    تو بى دست و پاى از نشستن بخيز


/ 272