دانستنیهای نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانستنیهای نهج البلاغه - نسخه متنی

مصطفی اسرار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


نسخه خطى نهج البلاغه سيد رضى

با توجه به حوادثى كه براى كتابخانه هاى اسلامى در گذشته پيش آمده است. اگر نسخه اصلى نهج البلاغه باقى نباشد جاى هيچ تعجبى نيست. زيرا حمله مغول به بغداد سبب شد كه بسيارى از كتابهاى مهم دانشمندان اسلامى از بين برود. گفته شده است هلاكو خان مغول از كتابهاى كتابخانه ها پلى ساخته بود كه لشكرش بر آنها عبور مى كردند و دستور سوزاندن بقيه آنها را نيز داد. خواجه نصيرالدين طوسى توانست از ورق پاره هاى آنها چهارصد هزار جلد كتاب جمع آورى كند و در كتابخانه مراغه قرار دهد. قدر مسلم اين است كه نسخه اين كتاب به خط مرحوم شريف رضى تا زمان ابن ابى الحديد موجود بوده است زيرا وى در شرح يكى از سخنان امام مى گويد:

و قد وجدت النسخه التى بخط الرضى ابن الحسن جامع نهج البلاغه...

"من نسخه اى كه به خط ابوالحسن شريف رضى جمع كننده نهج البلاغه بود يافتم..."

ابن ابى الحديد شرح خود را از سال 640 هجرى شروع و در

سال 644 به پايان برده است. بنابراين تا اين سال نسخه آن به خط سيدرضى باقى بوده است. بلكه تا زمان كمال الدين ميثم بن على متوفاى سال 697 نيز اين نسخه باقى بوده و در اختيار او قرار داشته زيرا او در مواردى از شرح خود بر نهج البلاغه اشاره به نسخه سيدرضى مى نمايد. [ ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه ص 29 و 30. ]

به نقل از نويسنده ى كتاب مصادر نهج البلاغه كه فرموده است: علامه امينى مولف "الغدير" برايم نقل كرد كه نسخه اى از نهج البلاغه را نزد يكى از علماى بزرگ نجف ديدم كه اجازه سيد مرتضى [ برادر سيدرضى گردآورنده كتاب نهج البلاغه. ] به يكى از شاگردانش مبنى بر نقل مطالب نهج البلاغه در آن به خط سيد مرتضى موجود بود و اين نسخه با آنچه هم اكنون در اختيار مردم است تفاوتى نداشت.

علامه امينى فرموده است:در مدرسه ى نواب مشهد نسخه اى از نهج البلاغه ديدم كه يك ورق از اول آن افتاده بود و در آخرش چنين نوشته بود:

تم كتاب نهج البلاغه و قد صادف الفراغ من كتابته سنه اربع و اربعين خمساه كتبه محمد بن احمد النقيب...

اين نسخه از نهج البلاغه در سال 544 هجرى به خط محمد بن احمد بن نقيب نوشته شد. [ همان مدرك ص 30. ]

نسخه ديگرى از نهج البلاغه كه تاريخ آن 512 هجرى قمرى است نزد سيد محمد محيط طباطبائى در تهران موجود است. و نسخه ى ديگرى كه تاريخ آن 544 مى باشد و به خط محمد بن محمد احمد نقيب در كتابخانه امام رضا "ع" در مشهد موجود است و نسخه اى را شيخ آقا بزرگ تهرانى در بغداد مشاهده كرده است كه

تاريخ آن 525 هجرى مى باشد. بنابراين نسخه هايى كه هم اكنون در دست مى باشد درست مطابق نسخه مرحوم سيدرضى است. [ براى آشنايى بيشتر به كتاب مصادر نهج البلاغه مراجعه كنيد. ]

شرحهاى نهج البلاغه

تاكنون حدود صد كتاب شرح و ترجمه درباره نهج البلاغه نوشته شده است كه به تعدادى از آنها اشاره مى كنيم.

1- اعلام نهج البلاغه: نوشته على بن ناصر معاصر شريف رضى كه نخستين و قديمترين شرح بر نهج البلاغه است.

2- معارج نهج البلاغه: نوشته ابوالحسن على بن ابى القاسم.

3- منهاج البراعه: نوشته سعيد الدين هبه الله قطب الدين راوندى متوفاى 565.

4- حدائق الحقائق: نوشته محمد بن الحسين، مشهور به قطب الدين كيدرى.

5- شرح ابن ابى الحديد معتزلى مشهور متوفاى 655 كه هم اكنون تجديد چاپ شده و 20 جلد است.

6- شرح ابن ميثم بحرانى متوفاى 679.

7- انوار الفصاحه نوشته نظام الدين على بن حسين گيلانى.

8- منهاج البلاغه: نوشته حاج ميرزا حبيب الله موسوى خوئى متوفى حدود 1326 كه به شرح خوئى معروف است.

9- شرح شيخ محمد عبده.

نهج البلاغه از زبان گردآورنده آن

سيد رضى خود درباره ى انگيزه گرد آورى نهج البلاغه مى نويسد:

من در آغاز جوانى دست به تاليف كتابى در خصائص و ويژگيهاى ائمه عليهم السلام زدم كه مشتمل بر خبرهاى جالب و

سخنان برجسته آنها بود. پس از گردآوردن خصائص اميرمومنان "ع" مشكلات و حوادث روزگار از اتمام بقيه كتاب مرا بازداشت. من آن كتاب را مبوب "فصل بندى" نموده و به فصلهاى مختلفى تقسيم كرده بودم، در پايان آن، فصلى بود كه متضمن سخنان جالب امام "ع" بود از سخنان كوتاه در مواعظ، حكم، امثال و آداب، نه خطبه هاى طولانى و نه نامه هاى گسترده. برخى از دوستان آنرا جالب و شگفت انگيز از جنبه هاى گوناگون دانستند و از من خواستند كتابى تاليف كنم كه سخنان برگزيده اميرمومنان در جمع فنون و بخشهاى مختلف، از خطبه ها، نامه ها، مواعظ و ادب در آن گرد آيد زيرا مى دانستند اين كتاب متضمن شگفتيهاى بلاغت و نمونه هاى ارزنده فصاحت و جواهر سخنان عرب و نكات درخشان از سخنان دينى و دنيوى خواهد بود كه در هيچ كتابى گردآورى نشده و در هيچ نوشته اى تمام جوانب آن گردآورى نگرديده، چه اينكه اميرمومنان منشا فصاحت است و منابع بلاغت و پديد آورنده آن.

من خواسته آنها را اجابت كردم و كار را شروع نمودم، در حالى كه يقين داشتم سود و نفع معنوى آن بسيار است. منظورم اين بود كه علاوه بر فضائل بيشمار ديگر، بزرگى قدر و شخصيت اميرمومنان را از اين نظر روشن سازم و او تنها فردى است كه از ميان تمام گذشتگان كه سخنى از آنها بجا مانده به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده، گفتار او اقيانوسى است ناپيدا كرانه، كه سخن هيچ بليغى به پايه آن نمى رسد.

از شگفتيهاى سخن امام "ع" كه او خود در اين زمينه تنها فرد مى باشد، و شريك و همتايى در آنها ندارد اين است كه سخن آن حضرت كه درباره زهد و مواعظ است هرگاه كسى تامل كند... شك و ترديد نخواهد كرد كه گوينده اين سخن كسى است كه جز در وادى زهد و پارسايى قدم نگذاشته و هيچ اشتغالى جز عبادت نداشته است و هيچگاه نمى تواند باور كند كه اين سخن كسى است كه به

هنگام جنگ در درياى لشكر دشمن فرومى رفت و پهلوانان و جنگجويان نيرومند را بر زمين مى افكند. او با اين حال يكى از زهاد است و يكى از افراد صالح و پاك كه نمى توان برايش نمونه اى پيدا كرد. اين است فضائل عجيب و شگفتى زا و ويژگيهاى لطيف او كه جمع اضداد است.

با اين حال ادعا نمى كنم كه من به همه جوانب سخنان امام "ع" احاطه پيدا كرده ام بطوريكه هيچكدام از سخنان او از دستم نرفته باشد، بلكه بعيد نمى دانم كه آنچه نيافته ام، بيش از آن باشد كه يافته ام و آنچه در اختيارم قرار گرفته كمتر مى باشد از آنچه كه بدستم نيامده.

بعد از تمام شدن كتاب چنين ديدم كه نامش را "نهج البلاغه" بگذارم، زيرا اين كتاب درهاى بلاغت را بر روى بيننده مى گشايد. [ سيدرضى از ميان خطبه ها و نامه ها و كلمات امام على "ع" آنچه را كه داراى جنبه هاى جالب لفظى و معنوى و از جهت بلاغت به نظر ايشان چشمگيرتر بود تحت عنوان نهج البلاغه گردآورى نموده است. ]

/ 56