بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اينك به نقل سخنانى از آن بزرگواران در اهميت و آثار دادن صدقه مى پردازيم: پيامبر خدا فرمود: »» بيماران خود را به وسيله ى صدقه دادن، درمان كنيد. [ داووا مرضاكم بالصدقه "بحارالانوار ج 93 ص 118". ] »» روزى را به وسيله ى صدقه دادن فرود آوريد. [ استنزلوا الرزق بالصدقه "بحارالانوار ج 93 ص 120" هر دو روايت از حضرت على هم نقل شده است. "بحارالانوار 120:93". ] »» صدقه پنهانى خشم خداوند را فرومى نشاند. [ صدقه السر تطفى غضب الرب. "بحارالانوار ج 93 ص 130". ] »» صدقه از مرگ ناهنجار جلوگيرى مى كند. [ الصدقه تمنع ميته السوء. "بحارالانوار ج 93 ص 131". ] و حضرت على عليه السلام فرمود: »» هرگاه تنگدست شديد، به وسيله ى صدقه دادن با خدا تجارت كنيد. [ اذا املقتم فتاجروا الله بالصدقه. "بحارالانوار ج 93 ص 134". ] »» اين ماجرا نيز شنيدنى است: يك بار جناب ابوذر كنار كعبه به پا خاست و خود را با صداى بلند معرفى كرد. مردم پيرامون او جمع شدند، چون او يكى از بهترين اصحاب پيامبر بود. ابوذر مردم را موعظه كرد و گفت: هرگاه يكى از شما بخواهد راهى سفر شود، به اندازه ى كافى توشه برمى دارد. مردم هشيار باشيد سفر روز قيامت در پيش است، آيا نمى خواهيد توشه راه برداريد؟ مردى از ميان جمعيت برخاست وگفت: ما را ارشاد كن. چه توشه اى برگيريم؟ ابوذر در پاسخ آن مرد گفت: روز قيامت گرسنگى و تشنگى بسيار شديد است. در شدت گرما روزه بگير تا توشه ى آن روز باشد. دشواريها و سختى هاى آن روز فراوان است، حج خانه خدا را به جاى آور كه ذخيره آن سختى ها باشد. تنهايى و تاريكى درون قبر بسى وحشت آور است. دو ركعت نماز در دل تاريك شب مونس تنهايى درون قبر است. چه بسا سخن نيكى كه مى گويى، يا زبان از گفتن سخن شرى بازمى دارى، يا صدقه اى كه به درمانده اى مى دهى، اى كه در روز قيامت بسى درمانده و بيچاره اى، شايد كه در آن سختى تو را نجات دهد. ثروت دنيا را دو قسمت كن. نيمى از آن را براى خانواده خويش خرج كن و نيم ديگر را براى توشه آخرت پيش فرست. جز اين دو قسمت، مال و ثروت سودى ندارد و بلكه زيان مى رساند، آن را رها كن. سخن گفتن را هم دو قسمت كن، سخنى براى به دست آوردن روزى حلال و سخنى براى آبادانى آخرت. سخن سوم را رها كن كه نه تنها سودى ندارد، بلكه زيان مى رساند. ابوذر پس از بيان اين سخنان، افزود: دل مشغولى روزى كه ان را هنوز درك نكرده ايم، مرا كشت! "يعنى غم روزى، آدمى را از پاى مى اندازد" [ بحارالانوار ج 93 بحارالانوار ج 93 ص 118، باب فضل الصدقه و انواعها و آدابها. ]