شاهد توحيد و رسالت
امام حسن عليه السلام چنين نوشت:بسم الله الرحمن الرحيم هذا ما اوصى به على بن ابى طالب عليه السلام .
اوصى انه يشهد ان لا اله الا الله، وحده لاشريك .
له، و ان محمدا عبده و رسوله .
به نام خداوند بخشنده مهربان
اين نوشتار، همان است كه على بن ابى طالب به آن وصيت مى كند.
وصيت نخست او آن است كه شهادت مى دهد جز خداى يگانه معبودى نيست.
همان خداوندى كه يكتاست و هيچ همتايى ندارد. و نيز شهادت مى دهد كه محمد بنده ى خدا و فرستاده ى اوست.
شهادت به يگانگى خداوند و رسالت پيامبر اكرم از همان كودكى با
گوشت و خون و همه ى وجود او آميخته بود. از همان دورانى كه پيامبر به غار حراء مى رفت و با خداى خويش خلوت مى كرد، همراز خلوت پيامبر بود. نور وحى را مى ديد و رايحه ى نبوت را مى بوييد. [ ارى نور الوحى و اشم ريح النبوه. "نهج البلاغه نسخه صبحى صالح خطبه ى 192 بخش آخر". ]
مى گويند وقتى حضرت رسول اكرم به پيامبرى مبعوث شد و او را به اسلام دعوت ك رد، به آن حضرت عرض نمود مى روم تا از پدرم اجازه بگيرم، اما نرفته بازگشت و گفت مگر خداوند در خلقت من از پدرم اجازه گرفت تا من براى ايمان به او از پدرم اجازه بگيرم. اين داستان با همه ى زيباييش دروغ است. او پيش از اينها و بيش از اينها پيامبر را مى شناخت. وقتى در غار حرا جبرئيل بر پيامبر نازل شد و نبوت او را رسما اعلام كرد، تنها شاهد اين ماجرا او بود كه خود فرمود: