توقيف كتابت، انگيزه ها و زيان ها - آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه - نسخه متنی

مهدی مهریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توقيف كتابت، انگيزه ها و زيان ها

در فصل گذشته به اجمال از مساله كتابت حديث در دوران پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و پس از پيامبر در ميان شيعه سخن گفتيم، حاصل آن مطالب اين بود كه پيامبر در زمان حيات خويش بر كتابت حديث تاكيد مى ورزيد و اين امر در ميان صحابه نيز رواج يافت و پس از رحلت پيامبر "ص"، امامان شيعه اين رويه را پى گرفتند و امر نگاشتن حديث در ميان شيعيان وقفه پيدا نكرد.

اما در ميان اهل سنت پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، قريب به يك قرن، سنت حديث نگارى متروك شد. اين حادثه مورد اتفاق مورخان تاريخ حديث است.
سيوطى مى گويد:
تدوين حديث به سال 100 هجرى و به امر عمر بن عبدالعزيز آغاز شد.[ تدريب الراوى، ج 1، ص 41. ]

برخى آغاز تدوين حديث را به امر هشام بن عبدالملك و به همت محمد بن شهاب زهرى دانسته اند.[ الامام الزهرى و اثره فى السنه، ص 296. ]
برخى آورده اند كه حديث تا پس از مرگ حسن بصرى "م 110 ه" نوشته نشد،[ الرساله المستطرفه، ص 80. ] ذهبى در موردى نوشته است كه تدوين حديث و فقه به سال 143 ه آغاز شد.[ تاريخ الاسلام: حوادث 141 تا 160، ص 12. ] و در
موردى ديگر از وى نقل شده است كه بر سال 132 تصريح كرده است.[ تاسيس الشيعه، ص 279. ]
ابوحاتم رازى مى گويد: اولين كسى كه حديث را تدوين كرد ابن جريح "م 150 ه" است. و نقل هاى ديگر.[ الجرح و التعديل، ج 1، ص 184. ]

به هر حال آنچه از تمام اين ديدگاهها به دست مى آيد، عدم نگارش حديث در قرن اول هجرى است. ليك با ضميمه آنچه در فصل نخست گذشت، مى توان چنين نتيجه گرفت، كه تا زمان حيات رسول خدا امر كتابت حديث رايج و متداول بوده و صحابه بدان اشتغال داشته اند، گرچه از آن دوره اثرى در دست نيست. پس از رحلت رسول خدا، در ميان شيعيان، به تبعيت از ائمه معصومين عليهم السلام تحرير و نگارش حديث رونق داشته، گرچه از اين دوره نيز كمتر متنى به يادگار مانده است.

اما در ميان اهل سنت از فاصله رحلت پيامبر تا اوائل قرن دوم، امر كتابت متوقف شد. در اين فصل بر آنيم تحليلى از اين پديده داشته باشيم.
ابتدا ادله اى كه اهل سنت در مقام توجيه اين توقيف اقامه كرده اند مى آوريم و سپس تحليل هايى كه از مساله صورت گرفته ارائه خواهد شد و سومين بحث را به آثار زيانبار اين توقيف اختصاص مى دهيم.

/ 108