دوران امام على - آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه - نسخه متنی

مهدی مهریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


دوران امام على

سخنان آن بزرگوار را در دعوت به كتابت در صفحات پيشين نقل كرديم او خود از اولين كسانى بود كه به تدوين حديث پرداخت، اولين كتاب حضرت، تفسير قرآن است .

علامه شرف الدين در اين باره نوشته است:
و اول شئى دونه اميرالمومنين كتاب الله عز و جل فانه عليه السلام بعد فراغه من تجهيز النبى صلى الله عليه و آله و سلم آلى على نفسه ان لا يرتدى للصلاه الا ان يجمع القرآن، فجمعه مرتبا على حسب النزول و اشار الى عامه و خاصه و مطلقه و مقيده و محكمه و متشابه و ناسخه و منسوخ و عزرائمه و رخصه و سننه و آدابه و نبه على اسباب النزل فى آياته البينات و اوضح ما عساه يشكل من بعض الجهات و كان ابن سيرين يقول: 'لو اصبت ذلك الكتاب كان فيه العلم'.[ المراجعات، ص 306-305. ]

دومين كتاب حضرت 'كتاب السنن و القضايا و الاحكام' است، كه ابواب مختلف فقهى در آن گرد آمده است.[ الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج 2، ص 161 -159، اعيان الشيعه، ج 1، ص 97. ] جامعه سومين كتابى است كه به املاى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و كتابت اميرالمومنين عليه السلام بوده، و گاه بر آن "كتاب على عليه السلام" اطلاق مى شود.[ اعيان الشيعه، ج 1، ص 93. ]

صحيفه على عليه السلام كتابى ديگر است كه حجم آن كمتر از كتاب على و الجامعه مى باشد.[ تدوين السنه الشريفه، ص 58-52. ]

عهدنامه مالك اشتر نيز كه در مصادر مختلف و نهج البلاغه به عنوان نامه
حضرت به والى مصر آمده، يكى ديگر از كتب آن حضرت به شمار مى رود.[ نهج البلاغه، نامه 53، ص 445-427 "صبحى صالح". ]

ياران حضرت على عليه السلام به تبعيت از آن بزرگوار نيز دست به كتابت حديث زدند كه مى توان به برخى از آنها اشاره كرد.

ابورافع كه خزانه دار حضرت در دوران حكومتش بود،'كتاب السنن و الاحكام و القضايا' را تحرير كرد. اين كتاب با عنوان كتاب اميرالمومنين عليه السلام مشابهت دارد، برخى اين كتاب را همان كتاب دانسته كه ابورافع نيز آن را نقل كرده و نوشته است و برخى احتمال داده اند جزئى از آن است.[ رجال النجاشى، ص 6. ]

سلمان فارسى يكى ديگر از كاتبان حديث در اين دوره است، او كتاب 'جاثليق' را نگاشت، كه گفتگوى على عليه السلام با اسقف بزرگ روم است.[ معالم العلماء ص 2، تاسيس الشيعه، ص 280. ]

برخى ابوذر را نيز جزو كاتبان حديث در اين دوره آورده اند و از كتاب 'الخطبه' او ياد كرده اند.[ همان، ص 4، الفهرست، ص 45، تاسيس الشيعه، ص 280. ] ليك نبايد كتاب اين را جزو كتب حديث قلمداد كرد زيرا چنانكه در توضيح اين كتاب آمده:'شرح فيها الامور الواقعه بعد النبى صلى الله عليه و آله و سلم' و اين فراتر از حديث نويسى است و به تاريخ نويسى مى ماند و در اين جا سخن از كتابت حديث است نه اصل كتابت.

عبدالله بن عباس يكى ديگر از نويسندگان حديث در اين دوره است. نقل شده كه او صحيفه هائى را در ثبت قضاوت هاى اميرالمومنين عليه السلام تحرير كرد. همچنين كتابى در تفسير قرآن از او نقل شده است.[ رجال النجاشى، ص 242، تقييد العلم، ص 92-91. ]

جابر بن عبدالله انصارى نيز از كاتبان حديث در اين دوره است، او صحيفه اى در مناسك حج داشت و برخى گفته اند در اين صحيفه احاديثى پيرامون حجه الوداع گردآورده.[ الطبقات الكبرى لابن سعد، ج 5، ص 467. ]

عبيدالله ابى رافع نيز كتابى در باب قضاوتهاى اميرالمومنين عليه السلام دارد.[ معالم العلماء، ص 2، مولفوا الشيعه فى صدر الاسلام، ص 18، تاسيس الشيعه، ص 232، الذريعه، ج 4، ص 181. ] برادر او على بن ابى رافع نيز كتابى در ابواب فقه دارد كه در زمان على عليه السلام تدوين كرد.[ مولفوا الشيعه فى صدر الاسلام، ص 18. ]

اصبغ بن نباته نيز كتابى در باب قضاوتهاى اميرالمومنين نگاشته است.[ معالم العلماء، ص 1. ] سليم بن قيس عامر هلالى نيز يكى ديگر از كاتبان حديث در اين طبقه است.[ الفهرست، ص 275، رجال النجاشى، ص 8، الغيبه، ص 102-101. ] نسبت به اصل كتاب او هيچگونه ترديدى نيست، گرچه در انتساب كتابى كه الان موجود است ترديدهايى وجود دارد.
ميثم تمار نيز كتابى در تفسير دارد كه آموخته هاى او از على عليه السلام است و آن را بر اين عباس هم املا كرد.[ الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج 4، ص 317. ] زيد بن وهب جهنى كوفى، كتاب خطب اميرالمومنين را تحرير كرده كه حاوى خطبه هاى حضرت در منبرها و اعياد است.[ اسدالغابه، ج 2، ص 301، الفهرست، 148. ]

يكى ديگر از كاتبان حديث، حارث بن عبدالله اعور همدانى است ، وى همتى والا در گردآورى خطب و حديث على عليه السلام است.[ سير اعلام النبلاء، ج 4، ص 153. ]

حجر بن عدى كندى نيز از نويسندگان حديث است كه از روى مكتوبات خويش حديث نقل مى كرد.[ الطبقات الكبرى، ج 6، ص 220. ]

به جز اين سيزده نفر، مى توان از بلال، عطيه كوفى، ابوالاسود دوئلى، محمد بن قيس بجلى، ربيعه بن سميع، مصعب بن يزيد انصارى، عبيدالله بن حرجعفى و بربرين خفير همدانى نام برد كه صاحب كتاب و صحيفه در حديث بودند.[ ر. ك. به: معجم المفهرس لالفاظ احاديث بحارالانوار، ج 1، ص 34. ]

/ 108