از اصول سياسى اسلام، امان دادن به بيگانگان است، به اميد آن كه از جهل و نادانى كه باعث بى اعتقادى آنها شده بيرون آمده و آگاهى يابند و در نتيجه به حق، كه منطبق بر علم است، ايمان بياورند؛ كما اين كه در آيه شريفه مى فرمايد:اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا كلام خدا را بشنود (و در آن بينديشد)، سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند.با اين كه در آيات قبل از آن، اعلام بيزارى از مشركان شده است، اما چون هدفْ هدايت آنهاست، همواره راه بازگشت را به رويشان بازگذاشته و نه تنها امكان تحقيق و تفحّص پيرامون حق را در اختيارشان مى نهد، بلكه در اين كار، امنيت كامل آنها را نيز تضمين مى نمايد.در اثناى جنگ هم اگر سربازى از دشمن، جوياى حقيقت مى شد، اولويت همين بود كه پاسخ قانع كننده به او داده شود، زيرا هدف از جنگ، چيزى جز برداشتن موانع از سر راه حق نبود.اين بينش متعالى و انسانى در سنت رسول خدا (ص)، به هنگام بسيج نيرو و اعزام آنها به جهاد، به اين صورت از امام صادق (ع) نقل شده است كه وقتى حضرتش لشكرى را به جنگ مى فرستاد، آنها را مى طلبيد، سپس در مقابل خود مى نشاند و مى فرمود: