بخشش و سخاوت در زمره فضايل اخلاق است و در متون دينى، به انفاق در راه خدا از اموال مورد علاقه خويش، توصيه اكيد شده است؛ ميزان آن را كه انسان به طور كامل از اين سجيّه اخلاقى در سير تكامل روحى خود استفاده كند و به فقر و ذلت هم كه از رذايل اخلاقى است دچار نشود، براى ما مشخص نموده اند و به الگو توجه داده اند:در آيه 29 سوره بنى اسرائيل مى خوانيم:هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن و بيش از حد نيز آن را مگشا تا مورد سرزنش قرارگيرى و از كارفرومانى.صاحب الميزان در تفسير آيه فوق آورده است كه مادرى فرزند خود را نزد رسول خدا(ص) فرستاد و به او گفت: اگر پيامبر اظهار كرد كه چيزى ندارد، بگو: پيراهنت را بده، ما در خانه هيچ چيز نداريم. پيامبر (ص) پيراهنش را به او داد و خدا پيامبرش را با آيه فوق هشدار داد. به روايتى ديگر، مقدارى پول نزدش بود، دلش نمى خواست شب آنها را نگه دارد؛ همه را صدقه داد. صبح روز بعد سائلى آمد و كمك خواست. پيامبر(ص) از اين كه چيزى نمانده بود تا به او بدهد، مورد ملامت سائل قرار گرفت و با رقّت قلبى كه داشت، غمناك شد و خداوند آيه مذكور را نازل فرمود.در رواياتى تصريح شده كه بخشش پيراهن، به علت نبودن چيزى ديگر، باعث شد كه رسول خدا (ص) آن روز نتواند براى نماز به مسجد رود.انفاق و بخشش اگر از حد بگذرد، انسان از ادامه كار و فعاليت و سامان دادن به زندگى خود باز مى ماند و از ارتباط با مردم و حضور در ميان آنها محروم مى گردد. وحى، حد و مرز اين فضيلت را مى نماياند و مانع از اين مى شود تا با رذيلتى به نام بخل و خسّت اشتباه شود. ناگفته نماند كه اين حكم با حكم ايثار، تضادى ندارد، چون رعايت اعتدال در جايى لازم است كه بخشش فراوان، سبب نابسامانى هاى فوق العاده در زندگى خود انسان گردد، در غير اين صورت، ايثار شايسته است. گذشته از اين، رعايت اعتدالْ يك حكم عام است و ايثار، يك حكم خاص كه مربوط به موارد معينى مى باشد.