بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید بخل ننگ است و ترس، مايه نقص؛ فقر، انسان زيرك را از بيان حجت و دليل مى اندازد؛ بينوا در شهر خود غريب است؛ عجز، آفت است و شكيبايى، دلاورى؛ زهد، ثروت است و پرهيزگارى، سپر (از آتش دوزخ).اخلاق پرواپيشگان را براى «همّام» و به اصرار او شرح داد، مواعظى كه چنان انقلاب روحى عظيمى در او پديدآورد كه جان خود را در اين مسير فداكرد. امام در اين خطبه، متقين را اهل فضيلت دانست و در وصف آنان فرمود: عظمت خالق در دل هايشان چنان جلوه كرده كه جز او در چشمانشان كوچك شده است؛ به بهشت چنان يقين دارند كه گويى در آن متنعّم هستند؛ دوزخ را چنان باور دارند كه گويى عذاب آن را چشيده اند... هر يك از اينان، دانش را با خويشتندارى و قول را با عملْ ممزوج كرده است. آرزويش كوتاه، لغزشش اندك، قلبش خاشع، نفسش قانع، خوراكش مختصر، امورش آسان، دينش محفوظ، شهوتش مغلوب و غضبش فرو خورده است.اينها فقط نمونه اى از درياى نصوص اخلاقى اسلام بود كه خواننده پاك طينت را به خود فرا مى خواند، تا كام جان او را از زلال فضيلت ها و نيكويى ها سيراب سازد وبه ساحل امن آرامش و كمال، رهنمونش سازد.