مدینه فاضله در متون اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدینه فاضله در متون اسلامی - نسخه متنی

محمد حسن مکارم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


در خلال خطبه همام - كه پيش از اين ذكر آن رفت - مجموعه اى از فضايل افراد متقى درباره زندگى اجتماعى آنان بيان شده است؛ نكات ريز و در عين حال پر اثر كه رعايت هر يك از آنها در دگرگونى اخلاق جامعه، سهم بسزا دارد. به فرموده امام على(ع)، اهل فضايل كسانى هستند كه به حق اقرار مى كنند، قبل از آن كه نياز به آوردن شاهد باشد؛ آنچه به دستشان مى سپارند ضايع نمى كنند؛ چيزى را كه به يادشان مى آورند فراموش نمى كنند؛ كسى را به القاب زشت صدا نمى كنند؛ آسيبى براى همسايه ندارند و در پيشامدهاى ناگوار ديگران، اظهار خوشحالى نمى كنند.جمعى از رذيلت ها در قالب ويژگى هاى منافقان ذكر شده، تا مؤمنانْ آنها را بشاسند و به شدت دورى كنند. در نهج البلاغه، ضمن بيان حال منافقان آمده است:

در هر راهى براى ايشان به خاك افتاده اى است (براى تباه كردن راه ها)، و براى هر دلى وسيله اى دارند، و براى هر اندوهى اشك ها مهيا كرده اند؛ ستايش يكديگر را به هم وام مى دهند و انتظار جبران دارند؛ در خواسته هايشان پافشارى مى كنند؛ به هنگام ملامت، پرده درى مى كنند (عيوب را آشكار كرده و طرف خود را رسوا مى كنند)؛ در حَكَميت اسراف مى كنند (خلاف حق حكم مى كنند)؛ براى هر حقى، باطلى و براى هر راستى، كژى، براى هر زنده اى، قاتلى و براى هر شبى، چراغى آماده ساخته اند (هر حيله اى براى رسيدن به مقصود به كار مى برند).در جاى ديگر، زشتى ها و زيبايى هاى رفتار انسان را همراه با آثار و نتايج حاصل از ارتكاب آنها به ميان مى آورد، تا به عواقب اعمال آگاه گرداند:

هر كه در عيب خويش بنگرد، از عيب ديگرى باز ماند؛ و هر كه به روزى خدا داده خشنود گردد، به آنچه از دست داده اندوهگين نشود. هر كه شمشير ستم بيرون كشد، به همان شمشير كشته شود؛ و هر كه (بى اسباب) در كارهاى دشوار رنج برد، هلاك شود (هر كه خود را به تكلف اندازد، مستعد نابودى گردد)؛ هر كه گرداب ها را در نوردد، (با ناتوانى به كارهاى بزرگ دست اندازد) غرق گردد؛ كسى كه وارد جاهاى بد شود، تهمت مى خورد؛ كسى كه پرگويى كند، اشتباهش زياد مى شود (چون انديشه اش كم مى گردد)؛ و هر كه خطايش زياد گردد، حياى او كاهش مى يابد و سپس پرهيزش از گناه كم شده و دلش مى ميرد و هر كه دلش بميرد وارد آتش شود.«سيدرضى» نمونه اى از نامه هاى على (ع) را به هنگام زمامدارى او آورده است كه نشان مى دهد امام در امر تربيت، تفاوتى بين مردم عادى و كارگزاران دولت نمى گذارد، همه بايد مؤدّب به آداب اسلامى شوند و موازين اخلاقى را در مواجهه با يكديگر رعايت كنند.

امام به مسؤول جمع آورى زكات سفارش مى كند كه موجبات ارعاب و كراهت مردم را فراهم نياورد، با آرامش و وقار و با تقديم سلام به ميان آنها بيايد و بگويد كه مرا ولىّ خدا و خليفه او فرستاده است، تا حق الهى را از اموال شما بگيرم. از آنها بپرسد كه آيا چيزى از حقوق الهى در اموالشان هست يا خير. اگر انكار كردند، سخنشان را بپذيرد؛ اگر كسى جواب مثبت داد، او را بدون ترساندن، همراهى كند و هر مقدار زر و سيم داد بگيرد؛ اگر به گوسفند يا شتر او زكات تعلق مى گيرد، بدون اجازه صاحبش وارد گله نشود، چرا كه بيشتر آنها از آن خود اوست....

/ 217