مدینه فاضله در متون اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدینه فاضله در متون اسلامی - نسخه متنی

محمد حسن مکارم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


مدينه فاضله اى كه پيامبر (ص) در شهر يثرب تأسيس كرد، سرمشق ساير نقاط قرار گرفت و تحول و انقلابى كه در شبه جزيره به وقوع پيوست، مورد اعتراف مورخان جهان مى باشد. نهرو در كتاب نگاهى به تاريخ جهان، موفقيت پيامبر و دين اسلام را در اين تربيت همه جانبه ستوده مى گويد:

شگفت انگيز است كه اين نژاد عرب كه در طول قرن هاى دراز، گويى در خواب به سر مى برد و ظاهراً از آنچه در ساير نواحى اتفاق مى افتاد بى خبر بود، ناگهان بيدار شد و با قدرتى شگرف دنيا را زير و رو كرد! سرگذشت اعراب و داستان اين كه چگونه به سرعت در آسيا و بخشى از اروپا و آفريقا فرهنگ و تمدن عالى و بزرگ به وجود آوردند، يكى از شگفتى هاى تاريخ بشرى است.كسانى كه جز به خود و منافع حيوانى خود نمى انديشيدند، چنان متحول شدند كه برادر دينى خويش را بر خود مقدم دانستند. طبق آيه نهم سوره حشر، انصار با اين كه خود فقير و نيازمند هر كمكى بودند، در پرتو تربيت اسلامى، مهاجرين را در بهره مندى از غنايم بنى نضير، سزاوارتر از خود ديدند، چه اين كه مهاجرين به دليل ايمان آوردن به پيامبر اسلام، ناگزير از هجرت به مدينه شده بودند واموال و زندگى خود را از دست داده بودند. اسلام از اينان انسان هاى با فضيلتى ساخته بود كه در راه جهاد وكشته شدن براى خدا، بر يكديگر سبقت مى گرفتند؛ قرآن كريم در آيه 92 سوره توبه، اين گونه وصفشان مى كند:

ايرادى نيست بر آنها كه وقتى نزد تو آمدند كه آنها را بر مركبى (براى ميدان جهاد) سوار كنى، گفتى مركبى براى شما ندارم، از نزد تو بازگشتند، در حالى كه چشمانشان اشكبار بود، چرا كه چيزى كه در راه خدا انفاق كنند نداشتند.

اين گروه از ياران پيامبر (ص) به قدرى شيفته و عاشق جهاد بودند كه نتوانستند ببينند خودشان نشسته اند و ساير برادرانشان به جنگ در راه خدا رفته اند و اينان با آن كه عذر موجه داشتند، طاقت اين محروميت را نداشتند؛ نزد پيامبر (ص) آمدند و از او با اصرار، مركب سوارى مى خواستند؛ وقتى جواب منفى شنيدند، نه تنها از معاف شدن از جبهه جنگ شادمان نگشتند، بلكه فوق العاده اندوهناك و متأثر شدند و اشك ريزان به خانه برگشتند.

/ 217