بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در ميدان جنگ با دشمن هم، جوانمردانه مى ايستادند؛ اگر يكى از مجروحان در حال شدت عطش به جرعه اى آب دسترسى مى يافت، برادر دينى خود را مقدم مى دانست و او نيز آب را نمى نوشيد و به مجروح سوم حواله مى داد و بالأخره، آخرين نفر نيز سقّا را سراغ اولين آنها مى فرستاد، در حالى كه او جان به جان آفرين تسليم نموده بود؛ آب را به دومى مى رساندند، او نيز از دنيا رفته بود و همين طور ساير آنها. اگر دشمن آب را بر آنان مى بست، مقابله به مثل نمى كردند و زشتى را با نيكى پاسخ مى دادند، چون هدفشان اصلاح و تربيت بود، نه انتقام و كينه ورزى جاهليت.كسانى كه ياراى ديدن چنين جامعه با صفايى را نداشتند و غريزه حيوانى آنها بر فطرت انسانى شان غالب شده بود، دست به كار شدند و جلو گسترش مدينه فاضله محمدى را گرفتند؛ وصى پيامبر را على رغم همه سفارش ها و تأكيدها، خانه نشين كردند و پس از 25 سال، وجدان عمومى به اشتباه خود پى برد و تا خواست آب رفته را به جوى برگرداند و امامت را بر جاى حقيقى خود بنشاند، باز دست هوس و خودخواهى از آستين به درآمد و امام بر حق را با سه جنگ پى در پى مواجه كرد تا فرصت تربيت و سازندگى پيدا نكند. اين بازيگرى در زمان امامان بعدى نيز ادامه يافت و فريب و عوامزدگى ميدان يافت و حق و عدالت در پرده ماند.آنان كه مرعوب و مفتون جو غالب نشدند و مدينه زمان پيامبر (ص) و حاكميت او را ديده بودند، يا وصفش را از پدران خويش شنيده بودند و از طرف ديگر، سيره حاكمان بنى اميه و بنى عباس را خلاف سيره نبوى و مغاير با آيات قرآنى مى ديدند، آرام ننشستند و عليه نظام حاكم قيام كردند. امامان (ع) نيز خود براى احياى سنت پيامبر اسلام(ص) و حاكميت ارزش هاى قرآنى، به مبارزه فرهنگى و سياسى با حكومت غاصب برخاستند و هر كدام به اقتضاى زمان خويش، به نحوى دنبال تحقق مدينه فاضله اسلامى و حكومت صالحانْ بر زمين بودند و در اين راه به شهادت رسيدند.