علاوه بر اديان الهى و به ويژه اسلام كه پيروان خود را نويد به ظهور منجى عدل گستر داده اند، دانشمندان و متفكران بشرى نيز، تنها راه نجات انسان ها را از ستم ها و نابرابرى هايى كه با آن دست به گريبان هستند، استقرار يك حكومت واحد جهانى دانسته اند، گرچه زمامدارى را كه توان برپايى چنين نظامى را داشته باشد، سراغ نداده اند. مسلّماً هر انسان سليم برخوردار از فطرت پاك، طرفدار جامعه اى است كه فضايل انسانى و متعالى را ارج دهد و حيات بشرى را منحصر به زندگى غريزى حيوانى و خود خواهى هاى ذاتى آن نكند. پيشروان فكرى جامعه سعى كرده اند اين اميد را در دل هاى مردم، زنده نگه دارند و احياناً راه حلى نظرى ارائه داده اند:«بنتام»، فيلسوف انگليسى، تحقق اين آرزو را در آن مى بيند كه روزى قانون طبيعت، قانون اخلاق، قانون دولت و قانون دين يكى شود. «نهرو»، نخست وزير فقيد هند، گويد:هر گاه آينده اى كه ما براى آن كار مى كنيم، سرشار از اميد براى بشريت باشد، نابسامانى هاى دنياى كنونى چندان اهميتى ندارد.«تاگور»، شاعر هندى، آينده اى را نويد مى دهد كه به قول او، آسمان دوباره سبك مى گردد و از شهوات تهى مى شود و انسان، ميراث از چنگ رفته خود را دوباره به چنگ مى آورد. «توين بى»، مورخ انگليسى، چنين اظهار مى دارد كه تنها راه صلح و نجات بشر، تشكيل حكومت واحد جهانى و جلوگيرى از گسترش سلاح هاى اتمى است. «سارتر» در مصاحبه اى مى گويد:براى اين كه توافق اجتماعى حقيقى ايجاد شود، بايد هر كس كلاً براى «همسايه اش» وجود داشته باشد و اين امر، امروز تحقق پذير نيست.سپس حل مشكل را در آينده چنين پيش بينى مى كند و مى گويد:به عقيده من، هنگامى كه دگرگونى هاى اقتصادى و فرهنگى و عاطفى ميان مردم ايجاد شد، اين امر نيز تحقق مى پذيرد؛ ابتدا با حذف كمبودهاى مادى، كه به نظر من اساس كليه تضادهاى ديروز و امروز بشر است.