دادرسى در متون اسلامى - مدینه فاضله در متون اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدینه فاضله در متون اسلامی - نسخه متنی

محمد حسن مکارم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


دادرسى در متون اسلامى

احكامى را كه شخص فقيه و مجتهد از روى منابع آن استخراج مى كند دو گونه است: اگر مربوط به يك موضوع كلى باشد، «فتوا» نام دارد، مثل حكم به اين كه هيچ كس حق ندارد در مال ديگرى تصرف كند؛ و اگر حكم، راجع به موضوعى شخصى و خصوصى باشد، «قضاوت» ناميده مى شود. قضاوت، چه با نزاع ومرافعه همراه باشد، چه نباشد، شرايط بسيار سنگين ترى نسبت به فتوا و استنباط احكام دارد؛ به اندازه اى كه علماى شيعه -حتى المقدور - سعى مى كرده اند به جاى قضاوت، كار را از طريق صلح و مصالحه حل كنند و از طرفى اگر قاضى و حاكم جامع الشرايط، حكمى صادر كند، هيچ كس حق نقض و مخالفت با حكم او را ندارد. (7) صدور حكم عليه افراد مُرتد و ثبات حكم صادره نمونه اى از آن است.

در اين جا بعضى از نصوص اسلامى را كه نشانگر توجه تام اين شريعت به رتبه دادرسى و گزينش دادرس لايق است، مى آوريم (براى اطلاع از جزئيات قوانين جزايى اسلام بايد به كتب فقهى رجوع نمود):

1 . كسى كه به غير از احكام خدا حكم كند، از كافران خواهد بود.در آيات بعد، چنين افرادى را «ظالم» و «فاسق» شمرده است.

2 . كسى كه درباره دو درهم، به غير آنچه خداوند فرموده،حكم كند، كافر است.3 . رسول خدا(ص) نهى فرموده از اين كه قاضى در حال غضب و يا گرسنگى و يا خواب آلودگى قضاوت نمايد.4 . رسول خدا(ص) از اين كه قاضى، يكى از طرفين دعوا را ميهمانى كند، نهى فرموده، مگر آن كه طرف دوم هم با او باشد.اين جمله را على (ع) به مهمانش گفت، وقتى كه پس از چند روز در منزل امام، مهمان شده بود، با خصم خود براى دادرسى آمد. امام (ع) بر آشفت و عذر او را خواست؛ با اين كه طرد مهمان، در شرايط عادى، آن هم براى امام يتيم نواز و مهمان دوست، محال بود. اين فرد خيال مى كرد امام، عدالت را در قضاوت رها كرده، از مهمان خود دفاع مى كند.

5 . خداوند رشوه گير و رشوه پرداز و دلاّل ميان آنها را لعنت كند!6 . على (ع)، درباره شرايط قاضى لايق، خطاب به مالك اشتر مى فرمايد:

براى مسند قضاوت، كسى را انتخاب كن كه بهترين مردم در نزد تو باشد، از كسانى باشد كه كارها او را از پا در نياورد و طرفين دعوا رأى خود را بر او تحميل نكنند، در لغزش پايدارى نكند و چنانچه به ناحق حكمى كرد و متوجه آن شد، از بازگشت به سوى حق خوددارى ننمايد، آزمند و طمعكار نباشد... به اندازه اى مال به او ببخش كه عذرى برايش باقى نماند و نيازى به مردم پيدا نكند.قاضى در واقع حاكم بر جان و مال و ناموس همگان است؛ سه ركنى كه دربرگيرنده همه حيثيات و شؤون زندگى مردم مى باشد. چنين افرادى كمياب هستند؛ كسانى كه هم از نظر علم، هم عدالت و بى نظرى، هم مناعت و بى طمعى و هم ديانت و خدانگرى، برترين خلايق باشند و متقابلاً عزيزترين و مقرّب ترين آنها نزد حاكم نيز هستند.

/ 217