بشر همواره نياز و گرايش به زندگى اجتماعى داشته است و از ديرباز اقدام به تشكيل جوامعى مانند روستا و شهر نموده است؛ جامعه هم براى اداره شدن، محتاج قانونمندى و سياستگذارى و حكومت بوده است. متفكران بشر همواره در زمينه نحوه اداره جامعه براى رسيدن به اهداف مطلوب انديشيده اند، گرچه به قول ابن خلدون، از گذشته هاى دور، آنچه به ما رسيده، تنها دانش هاى يك ملت مخصوص است كه يونانيان مى باشند.ابتدا نظرى اجمالى بر سير تفكرات سياسى بشر در قرون متمادى خواهيم داشت و سپس ديدگاه اسلام را در مورد سياست و فلسفه سياسى بررسى مى كنيم.