خدا نيز بر انسان حقى دارد.برخى از حقوق خداوند عبارتند از: ترك معصيت، انجام واجبات شكر نعمت، شناخت خدا و مانند آن.حال اگر به خاطر خدا از گناه دورى كنيم، در واقع عبادت كرده ايم و خدا به ما پاداش مى دهد.از آن جا كه واجبات الهى انواع مختلفى دارند، مانند توصلّى و تعبدى، عينى و كفايى و غيره.در برخى از آنها قصد قربت هم لازم است، در بقيّه واجبات الهى كه قصد قربت لازم نيست، اگر به قصد قربت انجام دهيم داراى اجر دنيوى و اخروى است؛ مثلاً وجوب طهارت مسجد از نجاست كه واجب توصّلى بوده و نيازى به قصد قربت ندارد، هرگاه همراه با قصد قربت باشد موجب پاداش الهى مى گردد.حق ديگرى كه خداوند برانسان ها دارد، شكر نعمت هاى فراوانى است كه بى دريغ به آنها داده است؛ حق حيات از مهم ترين آنهاست.كه بايد هر لحظه شكر آن را به جاى آورد و به قول سعدى: منّت خداى را عزوجل كه طاعتش موجب قربت است و به شكر اندرش مزيد نعمت.هر نفسى كه برون مى رود ممد حيات است و چون برمى آيد مفرّح ذات.پس در هر نفسى دو نعمت موجود است و بر هر نعمتى شكرى واجب.استعداد و توفيقى كه خداوند به انسان مى دهد تا در سايه آن براى كسب علم و روزى استفاده كند، موجب شكر الهى مى گردد.لذا كارمندان عزيز دولتى كه خداوند چنين توفيقى به آنها عنايت كرده كه در عين حفظ شخصيت اجتماعى و علمى، روزى خود را شرافت مندانه به دست مى آورند و نزد خانواده و دوستان سرافرازند، بايد از اين نعمت الهى استفاده كرده و مداوم شكرگزار او باشند.زمينه اى كه فراهم شد تا شما به چنين شغل محترمانه اى دست يافته و با خيال راحت و بدون دغدغه شعلى به زندگى خود ادامه دهيد، از مواردى است كه شكر آن واجب است.پس مديران، كاركنان و كارمندان دولتى و غير دولتى توجه داشته باشند كه رعايت حقوق الهى، عبادت است و در آخرت جبران مى شود.
لطفا منتظر باشید ...
