اخلاق کارگزاران نسخه متنی

در دوران انتخابات مجلس خبرگان، شهيد آيةاللّه مدنى به خاطر كمبود كانديداهاى صالح و شايسته در همدان از سوى مردم همدان به مجلس خبرگان انتخاب مى شوند و ايشان در مجلس خبرگان در كنار ديگر حضرات به تدوين قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران مى پردازند.

شهيد مدنى به خاطر مسئوليت هاى زيادى كه داشتند، مدت كوتاهى در مجلس خبرگان حضور مى يابند و ضمن حمايت از اصل ولايت فقيه، با مخالفين اصل مزبور سرسختانه مبارزه مى كنند و در جواب رد اصل فوق از سوى بنى صدر، آيةاللّه مدنى طى سخنرانى مفصل در مجلس خبرگان ضمن تشريح اصل ولايت فقيه مجدّانه از آن دفاع و مخالفان را به رسوايى مى كشاند.

در همين ايام نيز چون وضع ناهموارى در همدان به وجود آمده بود، حضرت امام - مد ظله العالى - ايشان را جهت رسيدگى به مسائل و مشكلات استان همدان و در ضمن، اقامه نماز جمعه منصوب مى نمايند و پس از مدتى جريان شهادت آيةاللّه قاضى طباطبائى اولين امام جمعه شهيد انقلاب به دست گروه تروريستى فرقان پيش مى آيد و به علت نياز شديد مردم آذربايجان به وجود آيةاللّه مدنى، ايشان به دستور امام امّت به عنوان امام جمعه و نماينده تام الاختيار امام در آذربايجان انتخاب مى شوند.

آيةاللّه سيد اسداللّه مدنى در تبريز فعاليت هاى گسترده اى در مورد حفظ يكپارچگى انقلاب و بهبود وضع ادارات و نهادهاى استان به عمل آورده و كمك به محرومان و درماندگان و هم چنين، افشاى چهره هاى خائن به انقلاب را سرلوحه كارهاى خويش قرار مى دهند.

پس از چندى در تبريز غائله حزب آمريكايى خلق مسلمان پيش مى آيد و در اين زمان بار ديگر، شيوخ نهروان با به سرنيزه كردن قرآن ها مى خواهند غائله صفين را در بعد ديگرى از تاريخ اسلام، به منصه ظهور برسانند و خود در اين ميان به مطامع نفسانى شان دست يابند، و اين بار د رمقابل خويش، نه خود على عليه السلام بلكه فرزند بزرگوارش، روح اللَّه را مى بينند و در اين ميان حضرت آيةاللّه سيد اسداللّه مدنى در جاى مالك اشتر قرار مى گيرد.

اگر آن زمان مالك، به علت فشار شيوخ نهروان بر اميرالمؤمنين، نتوانست بر خيمه معاويه دست يابد، ولى اين بار مردى ديگر، همچون مالك از سلاله رسول اللَّه، توانست با مجاهدت و استقامتش، خيمه معاويه صفتان را از بيخ و بن بركنده و به زباله دان تاريخ بريزد.

در اثر فعاليت هاى بى شائبه ايشان بود كه مردم تبريز به ايشان لقب مسلم بن عقيل داده و براى اولين بار در تاريخ اسلام، مردم فرياد مى زدند: اماما، ما اهل كوفه نيستيم! و به حق مى بايست اذعان داشت كه اگر فعاليت هاى آيةاللّه شهيد مدنى در آذربايجان در جريان غائله حزب آمريكايى خلق مسلمان نمى بود با آن نقشه هاى كه امپرياليسم شرق و غرب براى تجزيه ايران كشيده بودند، حالا سرنوشت انقلاب بدين جا نمى رسيد.

اگر بخواهيم جزئيات فعاليت ايشان را در جريان حزب مزبور يادآور شويم خود كتابى عظيم خواهد شد كه مى بايست در مجالى ديگر به عرض ملّت مسلمان برسد.

پس از آغاز جنگ، در مهر 1359 حضرت آيةاللّه شهيد مدنى فعاليت هاى گسترده اى را در بسيج جوانان استان آذربايجان و افشاى چهره حزب بعث عراق به عمل مى آورند و گاه و بى گاه با آن كثرت مسئوليت، به جبهه هاى جنگ تشريف برده و برادران رزمنده را تشويق و به آنان روحيه مى دهند.

شهيد بزرگوار آيةاللّه سيد اسداللّه مدنى در تبريز و در جاهاى ديگر مانند جد بزرگوارش حضرت امير المؤمنين على عليه السلام، شب ها كوله بار به دوش به خانه هاى فقرا و محرومان جامعه سر مى زدند و به وضع زندگى آنان رسيدگى كرده و ارزاق اوليه را در اختيار آنان مى گذاشتند، و چون خود عاشق شهادت بودند در تمام مجالس شهدا حاضر و با چشمِ گريان نماز شهدا را خودشان اقامه مى كردند.

روحيه عجيب و شدت احتياطشان در حفظ بيت المال به قدرى زياد بود كه در اين بين، آشنا و بيگانه نمى شناختند و تنها به فكر رضاى خداوند تبارك و تعالى بودند، حتى وقتى كه يكى از نزديكان ايشان، مبلغى قرض از بيت المال تقاضا مى كنند، شهيد آيةاللّه مدنى مى فرمايند: همين قدر به شما بگويم كه من عثمان نيستم!!! ايشان در زمستان هاى سرد آذربايجان، به علت كمبود مواد سوختى، نفت نمى سوزاندند و فقط در اطاق كوچكشان كرسى كوچكى وجود داشت كه از آن استفاده مى كردند.