بى گمان، انبيا و ائمه اطهار، اسوه هاى جامعه بشرى در جهت اصلاح اجتماعى و اخلاق انسانى اند.برنامه هاى عملى آنان، كه قرآن كريم بدان اشارت دارد، همه و همه، نمايان گر سيرت الهى و كوشش و توفيق معنوى آنان مى باشد.تهجد يا شب زنده دارى براى حق و معرفت و عبادت، يكى از آن برنامه هاست.محصول نماز شب و تلاوت قرآن و تفكر و محاسبه نفس در دل شب، نورانيتى است كه باعث استمرار اصلاح گرى و تعالى اخلاق انسان مى شود و مديريت او را به سمت خير سوق مى دهد.مديران كار آمد، بى شك از حالات معنوى بهره برده و توجه به حضرت حق را در خلوت و آشكار حفظ كرده اند.قرآن كريم، از رسول اكرم صلى الله عليه وآله به عنوان اسوه حسنه ياد كرده و او را در نيل به مقام محمود شناسانده است: ومن اليّل فتهجدبه نافلة لّك عسى ان يبعثك ربّك مقاماً محمود(168)؛ و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله ] نافله اى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.اخلاق نبوى كه يكى از عوامل مهم موفقيت پيامبر اسلام در طريق اصلاح محيط و نجات بخشى مردمان از جاهليت عصر خود بود، بى شك محصول ايمان و عبوديت به شمار مى آيد.اگر در زندگى و مواضع اجتماعى نمايندگانِ تبليغى و سياسى و نظامى رسول اكرم صلى الله عليه وآله نيك نگريسته شود، به دست مى آيد كه رشد سريع و تأثير گذار اسلام، در جهان آن روز - كه سرزمين هاى كفر و شرك را در نورديد - براثر تربيت اخلاقى، قرآنى شان بود.پس از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله ائمه اطهار، اسوه هاى حسنه تلقى مى شوند و مى بايد از گفتار و رفتارشان، در جهت سامان بخشى جامعه و مديريت اجرايى سود جست.سيرت زيبا و اخلاق كامل پيشوايان ما، قابل تأمل و آموزنده است.بنده به عنوان كسى كه معتقد و ارادت مند به خاندان عصمت و طهارت است، اين سخن را اظهار نمى كند.مطالعه و تأمل در حالات آن بزرگواران نشان مى دهد كه آنان تمام خوبى ها و فضايل انسانى و اخلاقى را در وجود مباركشان گرد آورده بودند.عفت و مناعت نفس داشتند و مدام در انديشه و انگيزه خدمت رسانى به مظلومان بودند.اميرالمؤمنين عليه السلام افزون بر سفارش هاى حكومتى خود - كه در نامه هاى آن حضرت به مالك اشتر و محمدبن ابوبكر و ديگر واليان منصوب به چشم مى خورد - پاره اى از نمايندگان غافل از مسئوليت قانونى را توبيخ كرده است.