بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نه فقط پيامبر، كه طبيعت و مظاهر آن نيز زوال مى پذيرد: اذا الشمس كورت و اذا النجوم انكدرت(177)؛ آن گاه كه خورشيد به هم درپيچد، و آن گاه كه ستارگان همگى تيره شوند.اميرالمؤمنين عليه السلام به پسر عزيزش مى نويسد كه پدرت خواهد مرد، و همه خواهند مرد.و قتى كه آن حضرت را دفن كردند، صعصعه بر سر خاك مبارك او نشست و مشتى از آن برداشت و بر سر خود ريخت و گفت: ما نمى دانيم كه چه كسى را در ميان خاك سياه گذاشتيم.على عليه السلام مجسمه علم و تقوا و عدالت و فضيلت و سرمشق ما بود.مرحوم علامه تسترى مى گويد، اين سخن على عليه السلام جهان را مى سازد.بزرگان اهل سنت نوشته اند كه سخن آن حضرت را بايد با طلا نوشت، حال ما بايد در نامه اميرالمؤمنين عليه السلام به امام مجتبى عليه السلام تأمل كنيم.كسانى كه خود را در حال كوچيدن از دنيا به آخرت مى نگرند و رستگارى شان را مى طلبند، در مديريت خود، دقت و تقواى الهى را رعايت مى كنند.آنان، ايمان خويش را فداى موقعيت فانى شان نمى كنند و به خاطر پنج روزه سراى فناپذير، در امانت خداوند، كه همانا مسئوليت و مقام است، خيانت روا نمى دارند.توجه به واقعيت مرگ، تأثير انكارناپذيرى در اصلاح نفس و دوام خدمت گزارى دارد، و از بسيارى تخلف ها و منفعت انديشى ها جلوگيرى مى نمايد.اين كه برخى بى پروا، موقعيت شان را به صورت يك پل در مى آورند و سعى در اندوختن ثروت و يا فزودن مقام و رتبه دارند و توجهى به مردم و نظام مقدس جمهورى اسلامى ندارند، دچار غفلت از مرگ شده اند.نقل مى كنند كه مرحوم امام راحل، هر هفته در درس اخلاقِ خودشان، در مدرسه فيضيه، اين كريمه الهى را ياد آور مى شدند: يا ايها الذين امنوا اتقوا اللَّه ولتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوا اللَّه ان اللَّه خبير بما تعملون(178)؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا داريد و هر كس بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش چه فرستاده است؛ و [ باز] از خدا بترسيد.در حقيقت، خدا به آنچه مى كنيد آگاه است.در اين آيه شريفه، بايد تأمل كرد.قرآن اهل ايمان را مخاطب خود ساخته، نه مسلمانان را.مؤمنان، يك درجه از مسلمانان بالاتر هستند.ايمان، ريشه در قلب دارد و اعضاى آدمى، بر آن گواهى مى دهند، اما اسلام به صرف شهادتين كفايت مى كند.امام رضاعليه السلام فرمود: الايمان فوق الاسلام بالدرجة، و التقوا فوق الايمان؛ ايمان برتر از اسلام است و تقوا برتر از ايمان.مؤمنان، در عين حال كه اسلام را دارند، به ولايت ايمان دارند؛ يعنى خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام را باور دارند و هم چنين امامت فرزندان آن حضرت را.ايمان، فقط به لفظ و گفتن حاصل نمى شود، بايد عقيده درست، پشتوانه سخن باشد.تقوا، بالاتر از ايمان است، مراد اين است كه اهل تقوا، اسلام و ايمان دارند و در همه جا و همه حال حدود الهى را رعايت مى كنند.مؤمنان با تقوا، كسانى اند كه در گفتار و كردارشان مراقب هستند كه مبادا از صراط مستقيم بندگىِ حق بيرون روند و به معصيت آلوده شوند.تقواى كارگزاران تقواى الهى، فقط جنبه اخلاقى و شخصى ندارد.تقواى سياسى و اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى هم داريم.كارگزاران، در هر موقعيتى، بايد آراسته به تقواى الهى باشند.