بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مسامحه درباره خلاف كار، پسنديده نيست.و قتى كه خداوند، براى كسى، تأديب و حدى مقرّر كرده است، بايد به اجرا در آيد، در پاره اى از موارد، حد را مشخص كرده اند، تكليف روشن است، در مواردى هم بر عهده قاضى گذاشته اند، تا صلاح را در عفو يا تنبيه تشخيص دهد.بازگرداندنِ حقوق مردم، يكى ديگر از مسئوليت كارگزاران حكومت دينى است، نبايد افراد چاپلوس، با خوش خدمتى خود، بهره فزون ترى از بيت المال ببرند.رهبر و ديگر مسئولان كه با ثروت عمومى در ارتباطاند، موظف به پرداخت عادلانه حق هر كسى هستند.اين حركت، موجب مى شود نيروها در همه جا و همه حال، به خدمت بها دهند و خود را از هر گونه تملق گويى در حضور مديران برحذر دارند.يكى از ثمرات ديگر پرداختن حق ديگران، اين است كه صراحت و انتقاد را يك ارزش تلقى كنند و همواره ناظر مديريت و مديران اجرايى باشند و مانع انحراف گردند.آنچه گفته شد، در حقيقت، مسئوليت هاى بنيادى كارگزاران و مديران نظام مى باشد و تداوم هر كدام در گرو رعايت مسئوليت ديگر است.كوتاهى در انجام دادن آن، همه نظام را با ناكامى مواجه مى سازد.اميرالمؤمنين عليه السلام در جايى ديگر، درباب مسئوليت كارگزاران نظام اسلامى، چنين فرمود: اللهم انك تعلم انه لم يكن الذى كان منّا منافسة فى سلطان و لاالتماس شى ء من فضول الحطام، و لكن لنرد المعالم من دينك، و نظهر الاصلاح فى بلادك.فيأمن المظلومون من عبادك و تقام المعطله من حدودك ؛(196) خدايا، تو مى دانى آنچه از ما رفت، نه به خاطر رغبت در قدرت بود و نه از دنياى ناچيزى خواستنِ زيادت.بلكه مى خواستيم نشانه هاى دين را به جايى كه بود، بنشانيم و اصلاح را در شهرهايت ظاهر گردانيم، تا بندگان ستم ديده ات را ايمنى فراهم آيد و حدود ضايع مانده ات اجرا گردد.اميرالمؤمنين عليه السلام در اين جا از هدف ها و مسئوليت هايى ياد مى كند كه جانشينانِ پيامبر برعهده دارند.يك نظام اسلامى نيز، همان مسائل را بايد رعايت كند، چرا كه در امتداد ولايت و بعثت رسول اكرم صلى الله عليه وآله بوده و رسالت احياى سنت را دارد.حكومت و قدرت در منظر اسلام و قرآن، وسيله اى است تا بتوان به مدد آن، دين را در مدار امور نهاد و شهرها را به صلاح و سامان باز گردانيد و بى نوايان و ستم ديدگان را در رفاه و امنيت نگاه داشت.حضرت از خود و مسئولان عصر خود و نيز آيندگان انتظار دارد كه حقوق پايمال شده بندگان مظلوم رعايت شود.آنان قدرت و زبان ندارند و جز خدا و پيامبر و امام، كسى دادرس نيست تا آنان را به ياد آورد و آسايش شان را مورد نظر قرار دهد.