صدور انقلاب اسلامى
انقلاب اسلامى برطبق فطرت انسانها صورت گرفته و داراى مجموعه مقرراتى است كه دنيا و آخرت بشر را تأمين مى كند بنابراين انقلاب ما چون براى اسلام و به اسم اسلام بوده، بايد به كشورهاى ديگر نيز معرفى شود.در بين گرايش مردم و اسلام فاصله اى نيست.بنابراين بايد اسلام را شناساند و به قول مرحوم سيدجمال الدين: اسلام به واسطه مسلمانها محكوم (محصور) بوده، حقيقت اسلام را دنيا نشناخته اند صدور انقلاب يعنى حقيقت اسلام را به دنيا شناساندن.(5)جريان نفاق، فرصت طلبان و ضرورت مبارزه با آنان
اگر ميدان را براى فرصت طلبان خالى كنيم ، در خون بهشتى و بهشتيها ، سهيم هستيم.(19/4/1360)اى منافقان اگر اهل منطق بوديد ، اينهمه دعوت براى بحث آزاد را قبول مى كرديد، همانطورى كه خود مى دانيد، ما نيز مى دانيم كه شما از كجا سرچشمه مى گيريد، اين است كه مى گوئيم ، ساكت بنشينيد، شما هميشه با اسم قرآن به قرآن و اسلام خيانت كرده ايد.(27/4/1359)رياست طلبان و فرصت طلبان و منافقان دانستند كه در قلب امام تنها حكومت الله است.(22/3/1360)اى برادران و خواهران مواظب آنهائى كه منافقانه به انقلاب و ملّت مسلمان ضربه مى زنند، باشيد چون دشمن ما دوگونه است، يكى دشمن خارجى و ديگرى دشمن داخلى، پس بنابراين ما بايد در مقابل هر دوى آنها ايستادگى كنيم و همانطورى كه امام فرمودند، بايد يك ارتش بيست ميليونى داشته باشيم، مسلمانها اگر شما دشمن را قوى تر از خود ديديد، بايد بدانيد كه نقص از خود ماست.(19/11/1358)از تمام مخالفين و منافقين مى خواهم كه از موضع گيرى در مقابل اسلام دست بردارند.(23/3/1359)شوراى نگهبان بايد با قاطعيت بر سينه تمام سازشكاران و منافقان زده و آنها را از انتخابات كنار بگذارند.(19/4/1360)در اين روزها اسلام تمام، در مقابل نفاق تمام ايستاده است و مبارزه مى كند.(2/5/1360)منافقين خلق همان نواده ها و تفاله هاى خوارج زمان حضرت على عليه السلام هستند.(2/5/1360)منافقين ثابت كردند كه از عمر سعدها هم، دل سنگتر هستند.(2/5/1360)يكى از صفات منافقين، ترس است و اگر شما در صحنه باشيد آنها جرأت نشان دادن خود را ندارند.(2/5/1360) اين مردم كه توپ و تانك طاغوت را با دست خالى گرفته اند از چند تا ترقه شما (منافقين)نمى ترسند.اگر منافقين زمان جلوى چرخ پيشرفت اسلام سنگ نمى انداختند، حالا تمام جهان مسلمان بودند.اين منحرفين كه مربوط به شرق و يا به غرب هستند معلوم است كه اين قبيل اشخاص كه تا اين تاريخ با نهضت سازش كردند، سياست وقت بوده.آنها به اين نهضت و به اين انقلاب ايمان نداشتند.البته در هر انقلابى اشخاصى فرصت طلب و مربوط به بيگانگان پيدا شده اند كه سر و صدائى ايجاد كرده اند و به اصطلاح چوب را لاى چرخ انقلاب كرده اند.لكن چون اين انقلاب حقيقتاً يك انقلاب آسمانى و خدائى است، تدريجاً خيانتهاى اينها روشن شده و به كنار گذاشته خواهد شد.چنانكه وضع بعضى ها روشن شده و به كنار گذاشته شده اند .اگر اختلاف عقيده هست، راه حل آن ترور نيست .در نتيجه ترور، استعمار مسلط مى شود.