مايه عروج در جان تو نهفته است
اى سرگشتگان وادى حيرت واى گمشدگان بيابان ضلالت، نه، بلكه پروانه هاى شمع جمال جميل مطلق واى عاشقان محبوب بى عيب و بى زوال، قدرى به كتاب فطرت رجوع كنيد و صحيفه كتاب ذات خود را ورق بزنيد، ببينيد كه با قلم قدرت فطرت الهى در آن مرقوم است: وجهت وجهى للذى فطر السموات والارض(14).فطرة الله التى فطر الناس عليه(15).فطرت، توجه به محبوب مطلق است.آيا فطرت غير متبدله لا تبديل لخلق اللَّه مفطرت معرفت است؟ تا كى به خيالات باطله.اين عشق خداداد فطرى واين وديعه الهيه را صرف اين و آن مى كنيد.اگر محبوب شما اين جمالهاى ناقص واين كمالهاى محدود بود، چرا با وصول به آنها آتش اشتياق شما فرو نشست و شعله شوق شما افزون گرديد.هان! از خواب غفلت برخيزيد و مژده دهيد و سرور كنيد كه محبوبى داريد كه زوال ندارد، معشوقى داريد كه نقصى ندارد.مطلوبى داريد بى عيب، منظورى داريد كه نور طلعتش، الله نور السموات والارض(16).محبوبى داريد كه سعه احاطه اش لودليتم بحبل الى الأرضين السفلى لهبطتم على اللَّه است(17).پس اين عشق فعلى شما معشوق فعلى خواهد و نتواند اين موهوم و متخيل باشد زيرا كه هر موهوم ناقص است و فطرت متوجه به كمال است.پس عاشق فعلى و عشق فعلى بى معشوق نشود و جز ذات كامل معشوقى نيست كه متوجه اليه فطرت باشد.پس لازمه عشق به كمال مطلق وجود كمال مطلق است.(18)