بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
هم چنين گفته شد كه صراط حيات وجه اللَّه است؛ يعنى جهت گيرى خالصانه به سمت خشنودى خداوند متعال.به منظور دست يابى به وجه اللَّه يا هدف متعالى زندگى، نياز است كه انسان دو راه عنصرى را حفظ كند: نخست، حُسنِ فعلى و ديگرى، حُسنِ فاعلى.مقصود از حُسن فعلى، اين است كه كارى برپايه كتاب و سنت - كه همان حق است - انجام گيرد.به تعبير ديگر، اقدام و عمل و مديريت ها، عقل پسندانه و متناسب با عدل و انسانيّت باشد.مراد از حُسنِ فاعلى، اين است كه در صحنه نفسِ شخص، جز خداوند و رضوان او، چيزى نقش نداشته باشد.در اين صورت، شخص مطرح نيست، خدمت ارزش پيدا مى كند و خدمت گزارانِ مؤمن و خالص، از مدير و نيروهاى تابعِ مديريت، به دنبال خير و صلاح عموم مى باشند و خود را وسيله اى در جهت خدمت گزارى مى دانند.زندگى انسان با اين تفسير و نگرش، رنگ جاودانگى مى پذيرد و سربلندى او را در محضر حق و اهل بيت، سبب مى شود.مديران لايق - كه همواره به دنبال كمال نفسانى خود و ديگران اند و نمى خواهند قداست نظام جمهورى اسلامى در هم شكسته شود - سعى در سلوك انسانى خواهند داشت.آنان فراتر از مصالح شخصى و گروهى مى انديشند و مديريت را نردبان قدرت و منفعت شان نمى دانند.
على عليه السلام الگوى خدمت گزارى
بى شك مقام اميرالمؤمنين بالاتر از درك و تصور ماست، ولى مى توان تا حد امكان، از شيوه آن حضرت پيروى كرده و زندگى سالم داشت.كتاب شريف نهج البلاغه، مسبوق به كتاب الغارات است.نويسنده آن براى اين كه سخنان حضرت اميرعليه السلام را در مورد غارت هاى امويان از گزند نابودى حفظ كند، به تأليف اين كتاب پرداخت.بسيارى از مباحث نهج البلاغه، از آن گرفته شده است.مؤلفِ الغارات، با چند واسطه از يكى از اساتيد خود نقل مى كند: من كودك بودم و همراه پدرم به مسجد رفتم.حضرت اميرعليه السلام مشغول خطبه خواندن بود و پدرم مرا روى دوش خود نشانيده بود كه خفه نشوم و نيز حضرت را ببينم.اميرالمؤمنين عليه السلام را ديدم كه در حال سخن گفتن، مدام آستين خود را تكان مى داد.به پدرم گفتم: به دليل زيادى جمعيت است كه امام دست تكان مى دهد؟ گفت: نه، پسرم.آن حضرت، فقط همين يك پيراهن را دارد كه تازه آن را شسته است.چون هنوز خشك نشده، اين كار را مى كند كه خشك شود.در پايان، ياد آور مى شوم كه استان قم، بايد نمونه اى چشم گير در كشور، بلكه جهان اسلام باشد.قم، حرم اهل بيت عليهم السلام است و مهد علوم قرآن و عترت.بنابراين مديران محترم اين استان، بايد مديرانى لايق باشند و از خدمت صادقانه دريغ نورزند، و مسئوليت خود را چنان كه در خور اين شهر و مايه اعتبار نظام و انقلاب است به نيكى انجام دهند؛ در اين صورت جهان اسلام، به سمت نظام گراييده و از مديران مؤمن و متعهدِ ما الگو خواهد پذيرفت.