اسلام، ضمن آن كه سعادت و رستگارى يا شقاوت و زيان كارى انسان ها را روشن ساخته است، عوامل و موانع رشد اخلاق و شخصيت را نيز شناسانده است.هر كس با مراجعه به آيات قرآن كريم و احاديث رسول اكرم صلى الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام مى تواند نفس خود را از زشتى ها و پليدى ها دور داشته و به زيبايى ها و پاكى ها دست يابد.سير و سلوك اخلاقى در اسلام، با معرفت نفس - كه قدم اول در طريق كمال و بندگى مى باشد - شروع مى شود و با محاسبه نفس و استقامت در صراط مستقيم دوام مى يابد.مخالفت با نفس اماره كسى كه معرفت نفس يا خودشناسى دارد، مى كوشد كه به خواسته هاى نفسانى و تمايلات شيطانى تن در ندهد و خود را از آلودن به گناه و ظلم به نفس، پاكيزه نگاه دارد.نفس اماره، به تعبير قرآن كريم، سلطه گرى است كه تا آدمى را به شقاوت نيفكند و او را از لطف پروردگار و عنايت اولياى معصوم محروم نسازد، آرام نمى گيرد.طاغوت ها براثر استمرار طغيان گرى خويش، دچار خشم و عذاب خداوند شدند.آنان قدمى در مخالفت با نفس سركشِ خود برنداشتند و به هر معصيت و ستم و تجاوز تن دادند.كسانى مى توانند در برابر نفس اماره خويش، ايستادگى كنند كه از طرفى به خودشناسى رسيده باشند و از طرفى ديگر، از امداد الهى بهره برده باشند.به عبارتى ديگر، وقتى مى توان به عمل صالح و پرهيزگارى در زندگى شخصى و اجتماعى دست يافت كه معرفت و عنايتِ حق تعالى را جلب كرده باشيم.اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: ان من احب عباد اللَّه من اعانه اللَّه على نفسه ؛(70) محبوب ترينِ بندگان خداوند، كسى است كه پروردگارش او را در مبارزه با نفس و خواهش هاى نفسانى، يارى كرده باشد.محبوبيت حق، آن گاه به دست مى آيد كه ما با انجام واجبات و مستحبات - در حد امكان - و ترك محرمات و مكروهات، زمينه نصرت الهى را فراهم آوريم.كسى كه محبوب خداوند شود، همواره مشمول رحمت او بوده و نيت و تلاش نيكو و پاكيزه خواهد داشت.چنين فردى به سهولت مى تواند برنفس امارّه لجام بزند و تمايلات طبيعى خود را مهار كند و سعادت و فلاح خويشتن را فراهم آورد.زيرا خداوند، او را براثر غفلت و گناه به حال خود رها نكرده و پيوسته در حمايت خود نگاه داشته است.نادانى و گناه كسانى كه عمر خود را در سلوك معنوى سپرى كرده اند و يكسره با خواسته هاى نفسانى جهاد داشته اند، به اين نتيجه دست مى يابند كه خواهش هاى نفس اماره، همه فناپذير و گذرا بوده است.انسان در دوران كودكى، نوجوانى و جوانى به چيزهايى تمايل دارد كه مى پندارد با رسيدن به آنها سعادت را به چنگ مى آورد.