از عوامل ديگر سعادت آدمى، انديشيدن است.در قرآن كريم، عقل و تفكر در آيات الهى، مقامى والا دارد و مؤمنان را واداشته كه پيوسته نظر و تعقل داشته باشند.از طرف ديگر، كسانى كه از خرد و فكر سالم بهره ندارند، سرزنش شده اند و در شمار چار پايان آمده اند.قرآن در مقايسه ميان دنيا و آخرت و هدف گرفتن يكى از آن دوسرا، زندگى جاويد آخرت برتر نمايانده شده و اهل تقوا و خرد را وارثان آن خوانده است.پرهيزگاران مى توانند تعقل كنند و دنيا را مزرعه آخرت سازند و ره توشه خير را فراهم آورند.خداوند اهل غفلت و معصيت را ملامت مى كند كه نمى انديشند و بنده خواهش هاى نفس اند: وما الحيوة الدنيا الا لعب ولهو وللدار الاخر خير للذين يتقون افلا تعقلون(86)؛ و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعاً سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى كنند بهتر است، آيا نمى انديشند؟ روايت از امام باقرعليه السلام است كه به نقل از جدّ بزرگوارش، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرموده است: لم يعبد اللَّه عزوجل بشى ء افضل من العقل ؛(87) خداى عزوجل، به راهى بهتر از خرد، پرستش نشده.ارتباط ميان عقل و عبوديت ما را به اين نكته رهنمون مى كند كه سعادت انسان در اسلام، جنبه هاى گوناگون زندگى را در برمى گيرد.اسلام، مانند مسيحيت و يهوديت و ديگر مذاهب، انسان و جامعه بشرى را از ترقى و كمال محروم نساخته است.مسلمانان در عين حال كه افتخار بندگى خالصانه حضرت حق و تبعيت از پيامبرصلى الله عليه وآله را دارند، اهل دانش و تعقل اند.خداوند بندگانى را دوست دارد كه تقوا و تفكر و عمل را جمع كرده اند و از جهل و تحجر رها گشته اند.تفكر در اسلام، تا آن جا رفعت يافته كه نيكوترين عبادت حق تعالى ناميده شده است: تفكر ساعة خير من عبادة السنه و عبادة الف سنة ؛(88) يك ساعت انديشيدن، برتر است از يك سال و بلكه هزار سال عبادت.با مدد گرفتن از عقل و تفكر سالم است كه خداوند را به درستى مى پرستيم و فرمان هاى او و پيامبرش را به نيكى مى شناسيم و بدان گردن مى نهيم.اسلام كه مفهوم آن تسليم است، در حقيقت تسليم شدنِ بنده اى است كه پروردگارش را در پرتو تعقل شناخته و ديده است.چنين كسى، هيچ گاه دچار شك و كفرورزى و نفاق پيشگى و تبه كارى نمى شود، بلكه مردم از خيرخواهى و خدمت رسانى او برخوردار مى شوند و گرايش به عبوديت حق پيدا مى كنند، زيرا كه يك مؤمن خردمند، رفتار و اخلاق نيكو و پسنديده دارد و عبادت و محبت را به هم آميخته است.مسلمانان صدر اسلام، به كمك ايمان و تفكر و تعقل بود كه توانستند از رسول اكرم صلى الله عليه وآله اسوه حسنه، پيروى كنند و مردمان را از ظلمت كفر به نور ايمان بكشانند.در برنامه بعثت رسولان الهى آمده است: يزكيهم ويعلمهم الكتاب والحكمة(89).حكمت، همان عقل است.انبيا، كار و شغل شان، تكميل عقل مردم بود.آنان آمدند كه زشتى ها و زيبايى ها را بنمايانند و با يارى تعقل، مردمان را در جهت سعادت حقيقى - كه همانا ناعبوديت خالصانه است - برانگيزند.يكى از الطاف الهيه، اين است كه خداوند متعال به بركت وجود مبارك امام زمان(عج)، عقل مردمان را كامل مى كند.با كمال عقلانى بشر، قبول دين حق و سلوك در صراط سعادت، آسان و ممكن است و طبعاً حكومت عدل جهانى تحقق مى يابد.