از زمان حضرت آدم تاكنون و تا روز قيامت انسان ها، در معرض گمراهى توسط شيطان و هواى نفس قرار دارد.بر فرض كه شيطان بنا شد يا نتواند كارى كند، هواى نفس همزمان با حيات انسان همواره وجود دارژد.و اگر هواى نفس نبود تكليف و دستورهاى الهى هم معنا نداشت حال چه بايد كرد تا شيطان يا هواى نفس بر انسان پيروز نشود؟ يكى از كارها تبرى جستن است؛ يعنى اظهار دورى و دشمنى با آنچه كه دمشن خدا و رسول اوست.تبرى جستن بعد از آن است كه انسان مشرف به دين اسلام باشد و همه كارهاى بر خلاف كافران و دشمنان خدا باشد والا اثرى نخواهد داشت.اگر كسى مريض شود و نيز پزشك مى رود و او با تجويز داروهاى خاصى سلامتى جسمى او را برمى گرداند.روح نيز هم چون جسم به بيمارى دچار مى شود.بيمارى هايى مانند بخل و حسد و كينه و اختلاف افكنى، غيبت، دزدى و غيرهز تا اين بيمارى بر طرف نشود انسان تابع شيطان است و نمى تواند نجات بيابد.حضرت يعقوب به فرزندانش وصيت كرد كه: ولا تموتن الا وانتم مسلمون و مضمون آيه آن است كه تلاش كنيد وقتى از دنيا مى رويد مسلمان باشيد مبادا طورى زندگى كنيد كه بويى از اسلام و ايمان در شما نباشد.در طول تاريخ هم هر كسى به هر نوع كارها زشتى است زده است مثلاً امامان و بزرگان دين را به شهادت رسانده، به دلايل سياسى و غيره همه و همه سر منشأش فقط هواى نفس و پيروى از شيطان بوده است.پس رمز پيروزى نجات حقيقى هر كسى تنها و تنها درگرو بندگى حقيقى خداوند و تسليم نشدن به شيطان و هواى نفس است.تلاش دشمنان ظاهرى براى گمراهى از ديگر كسانى كه مى كوشند اسلام و اثار اسلامى را از بين ببرند و كفر را ترويج كنند، كفار و دشمنان ظاهر از يهوديان و مسيحيان و ديگر اديان ضاله است كه تلاش مى كند مسلمانان و مؤمنان حقيقى از عبادت پروردگار دست بردارند و همچون خودشان پيرو شيطان باشند ؛ به عبارت ديگر يك جنگى هم هست شايد نام جنگ مذهبى و دينى.خداوند در همين باره مى فرمايد: لا يزالون يقاتلونكم حتى يردوكم عن دينكم ان استطاعو(102)؛ كافران پيوسته با شما مى جنگند تا شما از دينتان برگردانند [ البته ] اگر بتوانند.لحظه اى آرام نمى شوند و دست از تلاش بر نمى دارند تا شما از آيينتان دست بكشيد.در چند جاى ديگر قرآن هم آمده است كه جنگ كفار دايمى است نه موقتى يعنى اگر مسلمانان به كفار امتيازى بدهند تا كارى به مسلمانان نداشته باشند، چنين تصورى خيالى باطل است.تا ايمان را نگيرند رها نمى كنند.