اخلاق کارگزاران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق کارگزاران - نسخه متنی

جواد خالقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعد جوانهاى حزب اللهى و مردم مؤمن تبريز خودشان آمدند و غائله را ختم كردند كه اگر ايستادگى ايشان، نبود معلوم نبود چه مى شد.

ما آن روزها در شوراى انقلاب بوديم و لحظه به لحظه مسايل تبريز را دنبال مى كرديم و در جريان بوديم، افراد مى رفتند و مى آمدند و با علماء تماس مى گرفتند، با مردم تماس مى گرفتند، چه در رابطه با قم چه در رابطه با تبريز كه يك ارتباط دايمى بود.

نقش آقاى مدنى يك نقش حقيقتاً مؤثر و تعيين كننده اى بود، در رابطه با آن قضايا، اين هم شجاعت ايشان و ورودش توى ميدانهاى سياسى و به نظر من بالاتر از همه ابعاد و پشتوانه همه اين ابعاد خودسازى و كارى بود كه ايشان با خود كرده بود و با دل خود كرده بود.

يعنى تا انسان خودش را در معرض نصح الهى قرار ندهد به آن بهجت روحى، به آن معنويت نايل نمى شود و آن فتوح لازم را پيدا نمى كند، تا بتواند در همه اين ميدانها چنين با اخلاص وارد شود.

اخلاص او پشتوانه اين حرفها بود و آن اخلاص نتيجه كارى بود كه با خودش كرده بود، يعنى پيش از آنكه انسان روى ديگران كار كند، اول بايستى روى خودش كار كند و با خودش آنچنان عملى را انجام دهد كه نفس خودش را دردست عقل خودش و ايمان خودش مقهور كند، تا نفس نتواند سركشى كند و نتواند هواهاى خودش را بر اعمال انسان و رفتار انسان و بر افكار انسان حاكم و غالب كند.

عمده گرفتارى ما اينجاست.

ما اگر بتوانيم بر نفس خودمان غلبه پيدا كنيم، بر هواى نفس خودمان غلبه پيدا كنيم، آن وقت عقل، ميدان برايش باز مى شود، تا اين كه حقايقى را بفهمد و نور معرفت الهى بر او بتابد و در قضاياى مشتبه انسان راهنمايى شود، آن چيزى كه خيلى ها را در شبهه نگه مى دارد، در مسايلى كه خيلى بايد زود انسان به نتيجه برسد، و زود تشخيص وظيفه بدهد، زود حقيقت را بفهمد، زود دست دشمن را ببيند و زود راه فلاح و نجات را ببيند، مى بينيد مدتها همينطور بعضى ها در گل مى مانند و دست و پا مى زنند و شبهه برايشان به وجود مى آيد و نمى توانند آن كارى را كه بايد انجام بدهند، انجام بدهند.

اين ناشى از آن مشكلى است كه در درون خودشان دارند و نتوانستند آن فضاى بينش عقلانى خودشانرا آنچنان پاك كنند و آراسته و پالايش شده بكنند تا نور معرفت الهى و هدايت الهى بر او بتابد و او را راهنمايى كند.

ايشان اين مشكل را حل كرده بودند، مرحوم آقاى مدنى اين مشكل را نداشت حقيقت را مى فهميد و لذا به راحتى مى توانست تصميم بگيرد، اراده او مقهور نفسش نبود، عقل و اراده او قاهر بود و حاكم نفس خودش بود و لذا او بود كه اين همه موفقيت نصيبش مى شد.

البته تبريز در بين شهداى محراب اين امتياز را تبريز دارد كه دو شهيد محراب دارد، يعنى واقعاً مرحوم آية اللّه قاضى رضوان اللَّه عليه را هم فراموش نكنيم، و از ياد نبريم.

او مرد بزرگ، مرد روشن فكر، مرد اهل قلم، مرد اهل مبارزه، ايشان هم بايستى هميشه دريادها زنده باشد.

او اولين كسى بود كه اين جور در تبريز، در موضوع منبر انقلاب ايستاد و حقيقتاً كارى را كه بايد بكند، كرد.

با آقاى قاضى هم خيلى مقابله و معارضه شده بود.

بنده قبل از انقلاب تبريز رفته بودم و مى دانستم كه اوضاع تبريز چگونه است.

آقاى قاضى رحمه الله هم خيلى رنج كشيدند.

شهيد اول محراب آقاى قاضى است در تبريز و شهيد دوم هم آقاى مدنى است هركدام واقعاً برجستگى هايى دارند البته شهيد مدنى به نظر من جزو آن چهره هاى روحانى است كه نظيرش را خيلى كم مى توان ديد يعنى همه اين ابعاد گوناگون در اين مرد بزرگ بود.

خيلى متشكريم از آقايان كه اين بزرگداشت را برگزار مى كنيد.

/ 145