اخلاق کارگزاران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق کارگزاران - نسخه متنی

جواد خالقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لقد كنت فى غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد(136)؛ [ به او مى گويند:] واقعاً كه از اين [ حال ] سخت در غفلت بودى.و [لى ]ما پرده ات را [از جلوى چشمانت ] برداشتيم و ديده ات امروز نيز روشن است.

هر كس پس از بيدار شدن با سه سؤال مواجه مى شود: ز كجا آمده ام، آمدنم بهر چه بودبه كجا مى روم آخر ننمايى وظنم امام صادق عليه السلام فرمود: لم تكن ثم كنت ؛(137) تو نبودى، پس وجود پيدا كردى.

در قرآن كريم آمده كه انسان پيش از آمدن به دنيا، قابل ذكر نبوده است.

سؤال اين است كه وجود او، از كجا نشأت گرفته است؟ ماده، قدرت اين معنا را ندارد كه آدمى را به اين شكل در آورد و به انسانيت او منجر شود.

بنابراين بايد نيرويى ما فوق طبيعت و ماده، هدايت گر انسان به سوى تكامل باشد: هل اتى على الانسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكوراً انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتليه وفجعلناه سميعاً بصير(138)؛ ما انسان را از نطفه اى اندر آميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم.

هر انسانى، در هر جا و هر حال، مى بايد از خود سؤال كند كه از كدام جهان آمده، و فلسفه آفرينش او چيست، و در نهايت چه سرانجامى خواهد داشت؟ شكى نيست كه خلقت انسان، به منظور نمايان ساختن خوبى ها و زيبايى هايى بوده كه خداوند متعال در اسماى جلال و جمالش نشان داده است.

لشگرى ز اصلاب سوى امهات بحر اين تا در رحم رويد نبات لشگرى ز ارحام سوى خاكدان تا ز مرد و زن شود پر اين جهان لشگرى از خاكدان سوى عجل تا ببيند هر كسى حسن عمل بيان اين مقولات، بدين جهت است كه هر كس بداند براى خوردن و خوابيدن يا رياست و برترى بر همگنان خلق نشده است.

چنين حياتى، حيات حيوانى بوده و در خور مقام خليفة اللهى انسان نيست.

امكانات و قدرت بشر، بايد در جهت خلافت خداوند به كار گرفته شود كه همانا خير و رستگارى دينوى و اخروى مى باشد.

اگر هدف خلقت را در سطح زندگى طبيعى و نباتى و حيوانى پايين آوريم، بى شك خود را از آرامش خاطر بى نصيب ساخته ايم.

هيچ كس، هر چند كه برترين فرد قدرت مند يا ثروت مند جهان باشد، نمى تواند روحى متعالى و قلبى آرام داشته باشد.

قرآن كريم، اين همه را در سايه ياد خداوند، ممكن مى داند.

ذكر حق، در صورت مستمر بودن باعث اطمينان باطن و صفاى روان و سلامت جسم مى شود و به رشد بشر در تمامى ابعاد آفرينش او، مدد مى رساند.

از اين روست كه قرآن، هشدار مى دهد كه انسان ها، فقط در ياد حق، از سرگردانى رهايى مى يابند و استعدادهاى خويشتن را شكوفا مى كنند.

الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب(139)؛ آگاه باش كه با ياد خدا دل ها آرامش مى يابد.

بنابراين، مى توان گفت: تمدن، نيازمندترين است.

در هر عصرى، حيات و تحولات بشرى بايد در ارتباط با تعليمات انبيا باشد.

غرايز حيوانى بشر، مجال نمى دهد كه او، از قدرت خود به نفع بشر استفاده كند و در هر موقعيت، خدمت به مردم و محرومان را مورد نظر قرار دهد.

دين است كه بر نفس اماره، لجام مى زند و او را در برابر حق، رام و فرمان بر مى سازد و تعاون و تعامل خيرخواهانه را سبب مى شود و آرامش را از رهگذر ايمان به توحيد فراهم مى كند: از تنور خود پسندى شد بلندشعله كردارهاى ناپسند اگر اخلاق و ايمان نباشد، صنعت و علم و تمدن و سياست و مديريت، كارآيى ندارد، بلكه به زيان بشريت تمام خواهد شد.

/ 145