اخلاق کارگزاران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق کارگزاران - نسخه متنی

جواد خالقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سؤال هاى فلسفى و فطرى - كه از جهان ازل، جهان طبيعى و جهان ابدى بود - هنوز در منظر دانشمندان غرب بى جواب مانده است.

انبيا بايد به اين سؤال هاى بيدار كننده و خداجويانه پاسخ دهند، چرا كه خودشان به حقيقت رسيده اند و آرامش يافته اند.

شاگردان مكتب توحيدى انبيا هم هر يك به فراخور حال خويش، بهره اى از معرفت و بصيرت و اطمينان خاطر دارند، و با يارى خداوند به كمال مى رسند.

امام خمينى رحمه الله در درس اخلاقشان - كه در مدرسه فيضيه بود - مى فرمود: آن روزها كه هواپيماهاى مهاجم متفقين به كشورمان حمله كردند، آسمان تهران را پوشانده بودند.

ديگر كسى در خيابان نمانده بود و همه به خانه ها گريخته بودند.

در آن شرايط، يك طلبه اى با خيال راحت، سيگارش را آتش زده بود و قدم زنان پك به سيگار مى زد و به هواپيماها نگاه مى كرد.

بيدارىِ انسان، جنبه جسمانى ندارد، بلكه روح و فكر و عقل او را نيز در برمى گيرد.

قرآن كريم، در آيه شريفه ى زير، سه مكتب توحيدى را نمايانده است: نخست مكتبِ آفاقى، ديگر مكتب انفسى و سوم معرفت حق به ذاتِ حق.

هر كس كه به بيدارى جان نايل گشته باشد، مى تواند از اين همه نصيب ببرد و انسانيت را در گفتار و كردارش متجلى سازد: سنريهم آياتنا فى الآفاق وفى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق او لم يكف بربك انه على كل شى ء شهيد(140)؛ به زودى نشانه هاى خود را در افق[ ى گوناگون ] و در دل هايشان بديشان خواهيم نمود، تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است.

آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است؟.

علامه طباطبائى قدس سره در جلسات خصوصى مى فرمود: شهيد به معناى مشهود است، اما در اين جا، شهيد، شاهد است؛ يعنى بر فراز هر موجودى، خداوند و قدرت و حكمت او پيدا مى باشد و با مشاهده هر انسان بيدار و حق جوى، توحيد نمودار مى شود: موج در برون شد بعد در خروش آيد بحر چون به جوش آيد، موج در خروش آيد اين سخن به گوش آيد لا اله الا اللَّه كام دل نكن زهرى كه از طبيعى دهرى از آنچه گفته شد، برمى آيد كه بيدارى انسان، در واقع همان سفر معنوى به باطن و تماشاى حقيقت توحيد است.

/ 145