خدمت به مردم ترقى و تكامل معنوى
همواره در طول تاريخ كسانى بوده اند كه با بندگى حقيقى خدا توانسته اند به مقامات عالى معنوى برسند.بى ترديد آنان با عمل به دستورهاى الهى، اين قله ها را پيموده اند.تنها پيامبران و امامان نبودند كه داراى مقام ها و كرامت هاى بسيارى بودند، بلكه از ميان همين انسان هاى عادى هم كسانى بوده اند كه با عمل به دستورهاى خداوند و پيامبران و امامان، توانسته اند دنبال روىِ آن بزرگان باشند.آرى، در سايه اعمال شايسته و ايمان كامل مى توان تا نزديك مقام وحى و الهام الهى رسيد.خلوص نيّت خير خواهى، خدمت به ديگران واز عوامل ترقّى و پيشرفت معنوى انسان هاست.شخصى به نام آقا سيدحسن خاتمى كه مجسمه اخلاق نيك و سيرت نيكو بود به دعوت طلبه اى به روستاى او رفته بود.در آن روستا ديدند كسى هست كه بسيار داد و فرياد مى كند.طلبه به آقاى خاتمى و همراهان گفته بود كه اين، صداى شخصى است كه ديوانه شده است و به پايش هم سنگ بسته اند كه بيرون نرود و اوضاع را بر هم نزد.آقا وقتى از قضيّه آگاه شد، يك تكّه نبات كه در قندان بود برداشت به طلبه داد و گفت: ببر و به آن شخص بده طلبه رفت و نبات را به او داد، آن شخص خاموش و آرام شد و به خواب رفت و ديگر هم هيچ گاه علايم ديوانگى در او ظاهر نشد.دادن نبات واسطه اى بيش نيست، اما نشان از مقامى است كه آن شخص دارد و با يك حبّه نبات ديوانه اى را عاقل مى كند.اين نيست مگر لطفى كه خداوند در مقابل بندگى حقيقى به او كرده است.هم چنين شخصى به نام آقا شيخ حسن على اصفهانى - كه اكنون مقبره اش در مشهد است - يكى از خادمان بارگاه امام رضاعليه السلام به او گفته بود: به من قرآن خواندن بياموز.آقا شيخ گفته بود: سوره مُلك را بخوان.خادم گفته بود: آقا من سواد ندارم.باز شيخ گفته بود: بخوان و سپس از آن جا رفته بود.