بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
حزن يا اندوه، نسبت به گذشته است؛ مثلاً چرا فلان وقت، آن كار و موقعيت استثنايى دست داد و من اقدام و تصميم مناسب نداشتم و همه چيز را از دست دادم؟ و نيز اگر آن زمين را در جوانى و آغاز مديريت مى خريدم، حالا چقدر ثروت من زياد مى شد.اين حزن ها، حزن هاى شيطانى مى باشد و جان انسان را مى خورد و چيزى به او نمى دهد و در نهايت سبب هلاكت مى شود.حزنِ اولياى حق، حزن معنوى است؛ مثلاً چرا از كاروان خير عقب افتادم، چرا ديگران در جوانى به مقامات معنوى نايل شدند و من كوشش نكردم؟ در حالات يكى از بزرگان خواندم كه مى گفت: كسى را مى شناسم كه اگر شب براى تهجد و نماز شب بيدار نشود، از عالم غيب، صدايش مى كنند، حتى لفظ آقا را به كار مى برند؛ يعنى از كنار بستر خود، صدايى را مى شنود: آقا! بلند شو، وقت نماز شب است.ما واقعاً عمرمان ضايع شده است؛ راستى به جز خوردن و خوابيدن و لذّت هاى زودگذر چه اندوخته اى داريم؟ حزن و اندوه ما چيست؟ شيخ بهايى مى فرمايد: يك دم به خود آى و ببين چه كرده اى به كه بسته دل و به كه هم نفسى قرآن كريم، وقتى از انسان ها ياد مى كند، آنان را جملگى زيان كار مى خواند، مگر كسانى كه اهل ايمان و خوف و رجا بوده و از عمر خود استفاده صحيح مى برند.نفس اماره، آدمى را به سمت جهل و خسران مى كشاند و او را از حركت در صراط رشد معنوى و تخلق به اخلاق خدايى باز مى دارد: ان الانسان لفى خسر * الا الذين آمنوا وعملوا الصالحات(148)؛ سوگند به عصرِ [غلبه حق بر باطل ] كه واقعاً انسان دست خوشِ زيان است.مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده.اخلاق بشر دائم سوى شر باشد اين جمله ز حق بشنو انسان لفى خسران امام سجادعليه السلام به اركان خير اشاره كرده، بعد فرمود: انك ميت و مبعوث بين يدى اللَّه ؛ تو خواهى مرد و سرانجام در محضر خداوند برانگيخته خواهى شد.انسان، سرنوشت مستقلى ندارد و تافته جدا بافته اى نيست.انسان ها خواهند مرد و تفاوتشان با ديگر موجودات اين است كه آنان مسئوليت دارند و بايد پاسخ گوى اعمال خويش باشند.مديران محترم بايد هوشيار باشند كه روزى، اين قدر از آنها گرفته خواهد شد و در پيشگاه خدا، كارنامه شان گشوده مى شود: و كل انسان الزمناه طائره فى عنقه و نخرج له يوم القيامه يلقاه منشورا اقرء كتابك كفابه نفسك اليوم عليك حصيب(149)؛ و كارنامه هر انسانى را به گردن او بسته ايم و روز قيامت براى او نامه اى كه آن را گشاده مى بيند بيرون مى آوريم.نامه ات را بخوان؛ كافى است كه امروز خودت حساب رس خود باشى.انسان خردمند، در نهايت به اين جا مى رسد كه بايد خود را براى جواب حضرت حق مهيا سازد: و قاعده جواباً؛ يعنى آماده كن خود را براى اين كه جوابى به خداى تبارك و تعالى بدهى.در مناجات هاى خمسه عشر - كه از امام زين العابدين عليه السلام است - مى خوانيم: خدايا رحم كن آن گاه كه از من سؤال خواهى كرد و زبان من سخت الكن است.