غدير در روايات و تاريخ
راويان غدير
واقع غدير، بنابر مشيت الهى، رنگ جاودانگى به خود گرفت و در بستر زمان با همه بدعتها و تحريفها كه رنگ و حقيقت حوادث را عوض كرده، ماندگار شد. يكى از علل اين جاودانگى، نزول دو آيه شريفه قرآن است كه تا روزى كه قرآن باقى است اين واقعه تاريخى نيز باقى است.
بايد توجه داشت كه هر موضوعى نسبت به گستره و عمق و ابعاد مختلفى كه در بر مى گيرد توجه مورخان و انديشوران را به خود جلب مى كند، به همين دليل، تاريخ نگاران، مفسران، محدثان و متكلمان در طول اعصار و قرون به پژوهش تبيين درباره آن پرداخته اند. حساسيت و جايگاه آن بدان جا مى رسد كه نفى و اثبات و قبول و در آن، ريشه در عقايد فرهنگ اسلامى داشته و تعيين خط مشى حكومتى اسلام بدان وابسته است. گذشته از مورخان و خطبا و گويندگان، هنرمندان و شعرا نيز بدان توجه نموده اند و به لحاظ آن از ابعاد گوناگون به بحث و بررسى آن پرداخته اند.
مى توان گفت، اين واقعه نتيجه 23 سال رنج و بلاش نبى اكرم اسلام در مكه و مدينه است كه آن حضرت "ص" سير هدايت و امامت را روشن مى سازد.
هيچ يك از دانشمندان، منكر غدير نيستند؛ در اهميت آن همين بس كه صد و ده نفر از صحابه، حديث غدير را بر اساس علماى اهل سنت نقل كرده اند. و به گفته علامه امينى، صاحب كتاب پر ارج الغديراين قضيه به گونه اى است كه دو نفر هم در آن اختلاف كرده اند. همو مى گويد: 24 نفر از مورخان از جمله: طبرى، خطيب بغدادى، ابن اثير، ابن عساكر، و 27 نفر از محدثان مانند ترمذى، نسانى، ابن مغازلى شافعى، خطيب خوارزمى، جهارده مفسر بزرگ مانند قاضى بيضاوى، جلال الدين سيوطى، تيشابورى، آلوسى بغدادى، فخر رازى، ثعلبى و هفت نفر از علماى كلام پيرامون آن بحث كرده اند. از اهل سنت تعداد كسانى كه مستقلا درباره غدير كتاب نوشته اند 26 نفرند. ابن جوزى در اين باره مى گويد: مورخان، اتفاق نظر كرده اند كه واقعه غدير بعد از مراجعت پيامبر از حجه الوداع در روز هيجدهم ذيحجه بوده و همراه پيامبر اصحاب و اعراب و ساكنين مكه و مدينه بوده اند كه تعداد آنان به يكصد و بيست هزار نفر مى رسيده و اينان در مراسم حج با پيامبر بوده و گفتار او را شنيده اند.