تشیع نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تشیع - نسخه متنی

کارول هیلن براند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

21. شيخ مفيد، ارشاد، 551.

22. شيخ مفيد، ارشاد، 541 وبعد.

23. كتاب فهرست ابن نديم، نوشته شده در سال 377/988 و فهرست كتبالشيعه اثر طوسى (د.458/1066). اين هردو نويسنده شيعهمذهب بودند و دربغداد مىنوشتند.

24. نصربن مزاهم، وقعه صفين، به كوشش ف. كاشانى، تهران 1884; وبه كوشش ع.م. هارون، قاهره 1365/1946.

25. يعقوبى، تاريخ، به تصحيح: Th.Houtsma، دو جلد، ليدن، 1883.

26. مقايسه كنيد با نجاشى، رجال، 178. درباره تناقض مربوط اِسناد كتاب اثبات الوصيه لا لامام علىبن ابيطالب، مقايسه كنيد

با:

27. نوبختى، فرق الشيعه، به كوشش ريتر:

قمى، كتاب المقالات والفرق،به كوشش م. ج. مشكور، تهران1963.

28. فهرستى از مؤلفان و عنوانها در اثر زير آمده است:

29. به كوشش علىاكبر غفّارى، تهران 1381/1961 ;9ـ1968 ترجمه انگليسى به قلم محمدحسن رضوى، تهران 1978.

30. شهر سبز امروزى در جمهورى اربكستان. رجال الكّشى، به كوشش سيداحمد حسينى، كربلا، بىتا;به كوشش حسن مصطفوى، مشهد 1348/1969 با عنوان اختيار معرفة الرجل المعروف به رجال الكّشى.

31. صورة الارض (به كوشش كرامرزKramers )، 370.

32. مقايسه كنيد با:

33. انتشار يافته در نجف در سال 1378ق/1958.

34. انتشار يافته در تبريز سال 1371ق/1951.

35. مؤلفان و عنوانها را و. كلِم گردآورى كرده است:

36. چاپ سنگى تهران 1318ق/1900

38. نيزعنوان مختصر و اندكى متفاوت كمالالدين و تمام النعمه; به كوشش آيتلله كمرهى، 2 جلد، تهران 1378ق/1959; به كوشش علىاكبر غفّارى، 2 جلد، تهران 1390ق/1970; چاپ نجف 1389ق/1970

41. نوبختى، فرق،90،سطر6: مقالات، 102، سطر8.

42. كافى، ج10، 179. مقايسه كنيد با مومن،148.

درباره منصب نقيب رجوع كنيد به بعد از صفحه 48.

45. در كربلا گروه كوچك امام حسين(ع) به رود فرات و در نتيجه به آب آشاميدنى دسترسى يافتند، امّا سپاهيان حكومتى راه را بر آنان بستند و امام سوّم بالب تشنه به شهادت رسيد; رك. پيشتر ص28 و بعد.

46. ابن الجوزى، منتظم، ج. 7، 15. ابن تغريبردى، نجوم (نسخه قاهره) ج 3، 334.

47. ابن الجوزى، منتظم، ج 7، 16. مرقدهاى دو كاظم (الكاظمين); يعنى، امامهاى هفتم و نهم، در شمال شهر،نيز به «قبور قريشيان» تعلق داشت.

48. H. Busse, 495.

49. مسعودى، مُروجُ الذهب:

50. ابن حوقل، صورة الارض، به كوشش كرامرز ، 51. درباره گسترش خانوادههاى شريف در ايران رجوع كنيد به:

52. راجع به منصب نقيب رجوع كنيد به:درنيشابور، شهرى در شرق ايران، منصب نقيب از سال 395ق/1004 در يك خانواده حسنى بر جاى مانده است ; 54. به كوشش صقر، قاهره 1946; به كوشش ك. النظّفر، نجف 1965.

55. ابن الجوزى، منتظم، ج. 7، 237.

56. به كوشش محمدكاظم كُتُبى، نجف، 1381 ق/1962; به كوشش حسين اعلمى، بيروت 1399 ق/1979. براى ترجمه انگليسى آن به قلم هوارد رجوع كنيد به ص 58.

57. شرح عقايد الصدوق، نيز تصحيح الاعتقادات، به كوشش عباسقلى ص. وجدى، تبريز 1371 ق/1951 (همراه با اوائل المقالات).

58. خاصّه از الكراجكى (د. 449 ق/1057)، كنز الفوائد، چاپ سنگى، مشهد 1323 ق/1905، 94-186 .

59. به كوشش عباسقلى ص. وجدى، تبريز 137 ق/1951; ترجمه به فرانسه به قلم سوردل (1972).

60. ابنالجوزى، منتظم، ج. 255; ابناثير، كامل، به كوشش تورنبرگ، (چاپ مجدد بيروت) ج 9، 236.Veccia Vaglieri (1958), 40ff

61. به كوشش ع. س. الاهل، بيروت 1963; همراه با شرحى به قلم ابن ابىالحديد به كوشش م. ا. ابراهيم، 20جلد، قاهره 1967-1965.

62. به كوشش ا. ق. گرجى، 2جلد، تهران 1348 ق/70-1969

63. برونشويگ(1970)، 210; ارجمند(1984)، ص52 و بعد.

64. چاپ نجف 1375 ق/1956

65. ده جلد، نجف. 1380 ق/1960

66. رجال الطوسى، محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، بىتا.، به كوشش م.ك. الكُتُبى، نجف 1381 ق/1961.

67. نيز با عنوان كتاب الفصول فىالاصول، در: الجوامع الفقيه، چاپ سنگى، تهران 1276 ق/1859; عدّة الاصول، چاپ سنگى، تهران 1314 ق /1896.

68. الفصول العشره، انتشار يافته در نجف، 1370 ق/1951.

69. رسالة الغيبه، ترجمه ساشدينا Sachedina(1978)، 24-117.

70. نوبختى، فرق، 57; قمى، مقالات، 80. معنى ايننام روشن نيست.

71. كتاب الغيبه، به كوشش ا. ب. تهرانى، نجف 1385 ق/1965.

73. حسينبن احمد بوشخجى (پايان قرن چهارم/دهم)، كتاب عمل السلطان; محمدبن احمدبن داوود القمى(د.378 ق/988)، رساله فى عمل السلطان.

74. مسأله فىالعمل مع السلطان، تصحيح و ترجمه مادلونگMadelung, BSOAS 43 (1980), 22ff

75. كفارة العمل مع السلطان قضا حوائج الاخوان; المرتضى، مسأله، در:

Madlung (1980), 25 and 29.

76. ترجمه چيتيك Chittik (1980)، 82-68.

77. مومن، مقدّمه (Momen, Introduction). 189.

78. كلينى، كافى، ج. 7، 411.

79. اكمال الدين، نجف 1389/1970، Madelung (1982)، 166.

81. النهايه فى مجرّد الفقه والفتاوى، چاپ تهران 1342 ق/1963.

84.به كوشش فلوگل (Flدgel)، لايپزيگ 1872-1871 (چاپ مجدّد بيروت 1964); به كوشش ر. تجدّد، تهران 1391 ق/1971; ترجمه انگليسى به قلم دوج (B. Dodge)، فهرست النديم، دو جلد، ينيويورك 1970، اقرارابن نديم به تشيع را مىتوان تشخيص داد، مث با استفادهاش از واژههاى خصّى براى فرد شيعه، و عامى براى شخص سنّى.

85.نجاشى، كتاب الرجال، چاپ سنگى بمبئى 1317 ق/1899; چاپ در تهران (چاپخانه مصطفوى)، بىتا، (ج.1).

86. به كوشش محمد صادق، نجف 1380 ق/1960

87. سياستنامه، به كوشش شفر (Ch. Schefer)، پاريس 1981، 139; ترجمه انگليسى به قلم دارك (H. Darke):

88. به كوشش، محدّث، تهران 1331 ق/1952. رساله اساسى مرتدان با عنوان بعض فضائح الروافض محفوظ نمانده، لكن عبد الجليل بتفصيل ار آن ياد كرده است.

89. در سياست نامه نظامالملك وزير به يك مبلّغ شيعه (اسماعيلى) چنين توصيه مىشود: به رى، آبه، قم، كاشان و به ولايات طبرستان و مازندران برو: يكايك افراد آنجا رافضى هستند و به تشيع اقرار مىكنند; به كوشش شفر، ترجمه دارك، 209 ; 95. سُبكى، الطبقات الكبرى، ج. 4، 313.

100. مهمترين آنها، مجمعالبسيان فى تفسير القران، چاپ تهران، 5جلد، 1379 ق/1959; همچنين جامع الجوامع فى تفسير القرآن، چاپ تهران، 5جلد، 3-1382 ق/1962; چاپ قاهره، 12جلد، از سال 1378 ق/1958 است.

101. كتاب الاحتجاج، چاپ نجف 1386 ق/1966.

102. معالم العلماء فى فهرست كتب الشيعه و اسماء المصنّفين منهم قديماً و حديثاً، به كوشش ع. اقبال، تهران 1353 ق/1934

به كوشش ع. اقبال، تهران 1335 ش/1956ـ بخش 5 درباره غلاة به كوشش ه. رضى، تهران 1343 ش/1964-1963.

104.نقل شده از يوسف مطهر حلّى، پدر عالم مشهور شيعه، (رك: ص129)، در حضور هولاكو; خوانسارى ج. 4، 233، به نقل از ابن مطهر; Strothmann 44f. همين طور، وصّاف، تجزيه، به كوشش و ترجمه: Hammer-Purgstall, Geschichte Wassaf's, Vienna 1856

105. روضات الجنّات ج. 4، 66، 25و بعد، به نقل از:

109. فقط اندكى قبل از آن حرم كاظمين پس از آتش سوزى، به دستور خليفه عباسى (!) الظاهر (3-622 ق/6-1225) مرمت شده بود; ابن الطقطقى ، به كوشش آلوارت (Ahlwardt)، 379. درباره ويرانى كاظمين توسط مغولها رك: رشيد الدين، جامع التواريخ، به كوشش و ترجمه كاترمر (Quatremةre)، پاريس 1836، 302.

110. وصّاف، به كوشش و ترجمه هامرپورگشتال (Hammer-Purgstall)، ج. 1، 118; اسپولر (Sprler)1955، 243

111. «زاويه» از نظر لغوى به معنى «گوشه» و عبارتست از مكان تجمع يك طريقه درويشى.

112. ابن بطوطه، رحله، به كوشش و ترجمه دفرمرى و سانگينى (Sanguinetti, Defrةmery)، پاريس 8-1853، ج. 2، 99 و بعد

113.مراغه ظاهراً نخستين شهرى بود كه يك ارتفاع سنج سنگى داشت; Strothmann 27f. درباره تأثير طوسى منجم در اروپا رك. همان. صفحه 11 وبعد.

114. قواعد العقائد، تهران 1305 ق/1888; تجريد العقائد، تهران، بىتا; رساله فىالامامه، به كوشش محمد تقى دانش پژوه، تهران 1335 ش/1956; ترجمه ايتاليايى به قلم B. Scarcia Amoretti (1972).

116. قاشانى، نقل شده توسط Spuler (1955)، 234، يادداشت12.

122. گاهى اوقات تاريخهاى دوران زندگى او را به شكل قابل توجهى بعدتر ارائه مىدهند: 726 ـ638/1326 ـ1240; مقايسه كنيد با:G A L G I, 406.

123. شرائع الاسلام: چاپ تهران 1364 ق/1944; به كوشش محمدجواد مغنيّه، 2 جلد، بيروت، بى تا، (حدود1963); به كوشش عبدالحسين محمدعلى (البّقال)، ج. 1، قاهره 1977. ترجمه روسى به قلم كاظم بگ، سن پترز بورگ، 1862 (بعلاوه JA 1865, 295); ترجمه فرانسوى به قلم A. Querry(1871/1872). النافع فى مختصر الشرائع، به كوشش محمدتقى قمى، قاهره 1376 ق/1957.

124. كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد، چاپ قم 1372 ق/1952.

125. اخيراً كوششهايى نيز در ميان سنّيانن به منظور بازگشايى باب اجتهاد به عمل آمده است تا به اسلام ضعيف شده انگيزشهايى جديد ببخشد; رك. :

126. مقايسه كنيد با نظر كلى ارائه شده در:

127. به كوشش عبد الحسين محمدعلى(البقّال)، نجف 1390 ق/1970

128. مبادى، 52 ـ240

129. مبادى، 241، سطر3: لاَِنَّ الاجتهاد قد يُخطئُى و قد يُصيبُ.

130. مطالعات قرآنى ـ اسلامى پديده فسخ آيات قرآنى پيشينـ و بنابراين و حيهاى الهى ـ را به كمك آيات بعدى در نظر مىگيرد ; يمث جهت قبله كه در ابتدا به سوى بيت المقدس بود به طرف مكّه تغيير يافت.(قرآن سوره 2 آيات 45 ـ136). بداى حاصل شده در رأى خداوند مسألهاى خاص در البيات اسلامى است.

131. مبادى، 244.

132. مبادى، 247.

133. مبادى، 248.

135. مبادى،248.

138. واژههاى صوفى و تصّوف از كلمه صوف (جامه پيشين) مشتق مىشوند; در عربى به عارف صوفى كلمه فقير اطلاق مىشود كه با كلمه فارسى درويش (تهيدست) مطابقت دارد.

139. آثار كوربن بيشتر در نشريات زير آمده است:

143. اوصاف الاشراف، چاپ تهران 1306 ش/1928

144. در اين باره رك. كفتگوى ميان خوانسارى موّرخ و سيدمحمدباقر موسوى رشتى در اصفهان، نقل شده در: Strothmann, Die Zwخlfer-Schia, 51f

145.هانرى كوربن خاصه براى تصحيح اثر حيدر آملى سزاوار تحسين است:

147. ياقوت، معجم البلدان، زير مدخل قاشان، از فرق شيعه به قلم شخصى به نام احمدبن علىبن بابه القاشى (قرن ششم/دوازدهم) نقل مىكند; امّا اين قطعه ارتباطى به قاشان/ كاشان ندارد ـ يا دست كم منحصراً مربوط به آن نيست، بلكه به چندين شهر ايران مربوط مىشود: «يكى از ويژگيهايى كه شخصاً در كشورمان( يا: در شهرهايمان، فى بلادنا) شاهدش بودهام آن است كه چند تن از زمينداران علوى( اصحاب التنايات) طرفدار اين عقيده هستند( يعنى عقيده به مهدى منتظر); هر روز صبح آنان منتظرند تا حضرت قائم بر آنها ظاهر شود; بعلاوه، آنها فقط انتظار نمىكشند، بلكه بيشتر آنها با شمشير و سلاح كامل سوار بر اسبانشان مىشوند و از روستاهايشان بيرون مىروند تا از امام خود استقبال كنند; آنگاه با تأسف زياد به يخانه بر مىگردند زيرا از كار خود نتيجهاى نگرفتهاند. انها رؤياهاى مردمى است كه انديشه كام درستى ندارند.»

درباره نشانه اسب بدون سوار، رك:

150. راجع به شيعيان دوازده امامى لبنان، رك. ص260 و بعد.

/ 25