فاطمه، طلايه دار شفاعت - جامی از زلال کوثر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جامی از زلال کوثر - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی؛ گردآورنده: محمدباقر حیدری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فاطمه، طلايه دار شفاعت


شفاعت گران عرصه ى محشر، بنابر آموزه هاى اسلامى بسيارند: انبيا، اوصيا، مؤمنان واقعى، ملائكه،

[ رسول الله (ص): الشفاعه للأنبياء و الاوصياء و المؤمنين و الملائكه. بحارالانوار: ج 8، ص 5، ح 75. ]

اهل بيت عليهم السلام و محبان ايشان،

[ الامام على (ع): لنا شفاعه و لاهل مودتنا شفاعه... الخصال: ص 624، ح 10. ]

شهدا،علماى ربانى،

[ رسول الله (ص): ثلاثه يشفعون الى الله عزوجل فيشفعون: الانبيا، ثم العلماء ثم شهداء الخصال: ص 156 ح 197. ]


قرآن،

[
رسول الله (ص): تعلموا القرآن فانه شافع يوم القيامه.مسند احمد:ح 22219.

الامام على (ع): واعلموا انه شافع مشفع و قائل مصدق و انه من شفع له القرآن يوم القيامه شفع فيه.نهج البلاغه: خطبه ى 176. ]

...


اما در ميان تمام شفاعت گران روز قيامت، نام فاطمه ى زهرا عليهاالسلام همچون خورشيدى رخشان مى درخشد؛ چرا كه روايات معتبر بسيارى

[ ر.ك بحارالانوار: ج 43، ص 219 تا 227. ]

از جانب رسول خدا و ائمه ى اطهار عليهم السلام، شفاعت بى نظيرى را براى آن جانب وعده مى دهند؛ شفاعتى چنان گسترده كه نه تنها محبان آن حضرت و دوستداران ذريه ى او را شامل مى شود، بلكه تمام محبت ورزان به دوستان يا دوستان دوستان او را نيز در بر مى گيرد.

در اين مقام، به ذكر خلاصه ى مضمون چند حديث شريف، كه ترسيم نماى شفاعت فراگير آن حضرت در عرصه ى قيامت مى باشد، تبريك و تيمن مى جوييم:

1.... در آن هنگامه ى پرغوغا و پردغدغه به ناگاه ندايى عرش لرزان از جانب جبرائيل همه ى صداها و همهمه ها را فرومى نشاند: غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه بنت محمد: چشم هايتان را فروافكنيد تا فاطمه، دختر محمد، عبور نمايد.

در پى اين ندا، هيچ پيمبرى، هيچ صديقى و هيچ شهيدى، باقى نمى ماند مگر آن كه چشمانشان را، از روى احترام، فرومى افكنند.

ناقه ى فاطمه، با هدايت جبرائيل، از عرصه ى محشر مى گذرد تا اين كه در مقابل عرش پروردگار قرار مى گيرد. فاطمه، از ناقه فرود مى آيد و زبان به تظلم خواهى مى گشايد.

در پى تظلم خواهى فاطمه، ندايى از جانب خداوند جل جلاله فرامى رسد كه: يا حبيبتى! سلينى تعطى، و اشفعى تشفعى، فوعزتى و جلالى لا جازين ظلم كل ظالم؛ اى حبيبه ى من! و اى دختر حبيب من! بخواه كه هر چه خواهى عطا مى شود، شفاعت نما كه هر كه را شفاعت نمايى پذيرفته مى شود. به عزت و جلالم سوگند كه ستمگرى هر ستمكارى را خودم مجازات مى دهم.

پس، فاطمه عرضه مى دارد: الهى و سيدى! ذريتى و شيعتى و شيعه ذريتى و محبى و محب ذريتى؛ پروردگار و سرور من! فرزندانم و پيروانم و پيروان فرزندانم و دوستدارانم و دوستداران فرزندانم.

در پى درخواست فاطمه، از جانب خداوند رحمان، خطاب مى رسد كه: اين ذريه فاطمه و شيعتها، و محبوها و محبوا ذريتها؟ كجاييد فرزندان فاطمه و پيروان ايشان؟ كجاييد دوستداران فاطمه و دوستداران فرزندان او؟


پس بلافاصله، فرشتگان رحمت، ايشان را در بر مى گيرند. فاطمه، در پيشاپيش اينان به سوى بهشت حركت مى كند و اينان در پى فاطمه، وارد بهشت برين مى گردند!

[ امالى صدوق: ص 25. بحارالانوار: ج 43، ص 219. ناسخ التواريخ: ص 176. غايه المرام: ص 594 روضه الواعظين: ص 148. عوالم العلوم ج 11، ص 322. المناقب: ج 3، ص 327. ]



2.... صدهزار فرشته، حضرت فاطمه را در عرصه ى محشر، بر بال هاى خويش حمل مى دهند تا بر در بهشت فرود مى آورند. پس فاطمه توقف نمايد و داخل بهشت نشود و التفات او به سوى صحراى محشر باشد.

از جانب پروردگار خطاب آيد كه: اى دختر حبيب من! سبب توقفت چيست و حال آن كه تو را اذن بهشت داده ام؟

عرضه مى دارد: پروردگارا! دوست مى دارم كه قدر و منزلتم در اين روز معلوم گردد.

خطاب رسد كه: اى فاطمه! در قلب يكايك محشريان نظاره كن و در قلب هر كسى كه ذره اى از دوستى خود و فرزندان خود ديدى، دست او را فراگير و در بهشت جايش ده!

در پى اين ندا، فاطمه دوستان و شيعيان خود را از ميان مردمان؛ بسا مرغى كه دانه هاى خوب و مرغوب را بر مى چيند، جدا مى سازد.

شيعيان فاطمه، در پيشگاه او و بر در بهشت حاضر مى شوند؛ اما پيش از ورود به بهشت، با الهامى الهى ملتفت محشر مى شوند و به سوى عرصه ى محشر نظر مى افكنند و از پروردگار تقاضا مى نمايند كه: پروردگارا! دوست مى داريم كه در چنين روزى، قدر و منزلتمان، شناخته شود.

خطاب الهى فرامى رسد كه: اى دوستان من! در جمع محشريان بنگريد كه چه كسى دوستدار شما از روى محبت فاطمه بوده است؟ كيست كه شما را از روى محبت فاطمه، اطعام كرده باشد؟ كيست كه به شما در محبت فاطمه، شربتى آب عطا كرده باشد؟ كيست كه از روى محبت فاطمه، شما را جامه اى داده باشد؟ كيست كه در محبت فاطمه، غيبتى را از شما دفع كرده باشد؟ دست او را بگيريد و به بهشت داخل گردانيد.

به خداوند سوگند كه در پى اين شفاعت گسترده، هيچ كسى در عرصه ى محشر باقى


نمى ماند مگر شك كنندگان بيماردل، كافران سياه دل، و منافقان سنگ دل.

[ رياحين الشريعه، ج 1 ص 233. ]



نتيجه آن كه شفاعت آن حضرت از شفاعت همه شفاعت كنندگان عرصه محشر بسى فراتر و گسترده تر مى باشد. به ديگر سخن عالى ترين و گسترده ترين مرتبه ى شفاعت در روز قيامت ويژه ى حضرت زهرا عليهاالسلام است.

چه رازى در ميان است كه از بين همه ى شفاعت كنندگان، والاترين مراتب شفاعت ويژه ى حضرت زهرا (س) گشته است؟! چگونه با وجود پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان على بن ابيطالب (ع) در عرصه ى شفاعت، وسيع ترين مرتبه ى شفاعت به وجود فاطمه ى زهرا عليهاالسلام اختصاص يافته است؟! مگر مقام نبوت و رسالت پيامبر اكرم (ص) بالاتر نبوده است؟! مگر مقام امامت و ولايت اميرمؤمنان على عليه السلام والاتر نبوده است؟! چگونه مرتبه ى شفاعت صديقه ى طاهره عليهاالسلام از همه ى پيامبران و امامان وسيع تر و پر دامنه تر مى باشد؛ در حالى كه ايشان نه داراى مقام نبوت بوده اند و نه واجد مقام امامت؟!

پاسخ به اين سؤالات، البته در محدوده ى عقل و فهم بشرى، نيازمند مقدمه اى مختصر مى باشد:

/ 95