در صحرا و بيابان
باديه ميدان مردان است و ما نيز از نياز
گر چه در ريگ روان عاجز شويم
چون پديد آيد جمال كعبه جان افشان شويم
خوى اين مردان گريم و گوى اين ميدان شويم
چون پديد آيد جمال كعبه جان افشان شويم
چون پديد آيد جمال كعبه جان افشان شويم
سيد عبدالله شبّر نيز گويد
«در آن هنگام كه در بيابان راه مىپيمايى و از گردنههاى مخوف عبور مىكنى، خروج از دنيا و شدايد، هراسها، محاسبهها و مطايبههايى را كه آنجا دامنگير خواهد شد، تصوّر كن.چون هول راهزنان در دل آرى، به ياد سؤال نكير و منكر باشد.از درندگان بيابانها، عقربها، كرمها و مارهاى قبر را به ياد آور و از تنهايى در اين بيابانها و جدايى خانواده، وحشت و تنهايى قبر و گرفتارى آن را به ياد آر، شايد در اين حال توشهاى اندوزى».
همّتى بايد قدم در راه زن
غيرتى بايد به مقصد ره نورد
شرط راه آمد نمودن قطع راه
بر سر رهرو چه معجر چه كلاه
صاحب آن خواه مرد و خواه زن
خانهپرداز جهان چه زن چه مرد
بر سر رهرو چه معجر چه كلاه
بر سر رهرو چه معجر چه كلاه
سفر كعبه نمودار ره آخرت است
گر چه رمز رهش از صورت دنيا شنوند
گر چه رمز رهش از صورت دنيا شنوند
گر چه رمز رهش از صورت دنيا شنوند