از علماء علم را، و از حكماء حكمت را درياب - حکمت اصول سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت اصول سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از علماء علم را، و از حكماء حكمت را درياب

و اكثر مدارسه العلماء، و مناقشه الحكماء فى تثبيت ما صلح عليه امر بلادك، و اقامه ما استقام به الناس قبلك در آموختن حقائق از دانشمندان و در كاوش با حكماء به طور فراوان با آنان همنشين باش، براى فراگيرى و تثبيت مصالح جامعه ى خود و برپا داشتن
آنچه كه مردم را پيش از تو "در زندگى صحيح" پا برجا داشته است، با دانشمندان به طور فراوان همنشين باش و با حكماء بحث و كاوش نما.

در آموختن حقائق از دانش دانشمندان و از بحث و كاوش حكماء در حداكثر برخوردار باش

مالكا، اگر تو مانند يكى ديگر از انسانها بودى كه فقط موجوديت خويشتن را داشتى و تنها صلاح و فساد فردى خويشتن براى تو مطرح بود، در اينصورت جهل تو و نتائجش از دائره ى وجود شخصى تو تجاوز نمى كرد و اگر هم كارى انجام مى دادى كه ضرر آن بر ديگر انسانها وارد مى گشت، فورا تازيانه ى كيفرها از تعدى تو جلوگيرى مى كرد، و اگر نمى خواستى از روى درك و اختيار تاديب شوى، همان تازيانه با اجبار قطعى يا با شبه اجبار مزاحمت ترا از مردم جامعه منتفى مى ساخت، ولى تو مى خواهى مديريت يك جامعه را به عهده بگيرى كه صدها هزار انسان نيازمند به حيات معقول در آن زندگى مى كنند، تنظيم اين حيات معقول و تهيه ى وسائل آن، تكليف بسيار جدى است كه به عهده مى گيرى و در حقيقت تو با پذيرش مديريت نمايندگى خدا يا ماموريت از طرف آن مقام ربوبى را براى تبديل زندگى طبيعى حيوانى مردم به حيات معقول انسانى قبول مى كنى، آيا امكان دارد كه تو با بى اطلاعى و ناآگاهى از مردم و صلاح و فساد آنان و با جهل به طرق پيشرفت مادى و معنوى اهل جامعه كه قطعا احتياج به انواعى علوم و آگاهيها و اطلاعات دارد، مديريت منطقى انجام بدهى؟!

مالكا، يقينى است كه چنانكه تو به تنهائى قدرت نظاره و سلطه و اداره ى يكايك امور جامعه را از يك مسئله ى كوچك در دامنه ى كوهى كه مربوط به زندگى يك خاركن است، تا بزرگترين مسئله اى كه اداره ى كل جامعه مصر است در اختيار ندارى، همچنان علم لازم و كافى و ماهرانه براى همه ى امور جامعه را دارا نيستى، زيرا نه تنها عمر محدود تو و محدوديت وسائل و مقدمات لازم براى شناخت همه ى امور جامعه كه در اختيار تست نمى تواند پاسخگوى همه امور جامعه باشد، "بلكه با نظر به گسترش عميق امور جامعه صدها نفر مثل تو هم نمى توانند از عهده ى شناخت مزبور برآيند"، بنابراين ضروريست كه چنانكه بايد براى هر يك از قضات و سپاه و صنعتگران و استانداران متخصصى متعهد تعيين كنى، خود تو هم بايد با همنشينى دائمى با دانشمندان و حكماء و براى آموزش اصول و قواعد حكومت و تطبيق آن در امور جاريه ى جامعه مهارت لازم يعنى تخصص لازم و كافى را به دست بياورى.

مالكا، اكنون دريافتى كه شايستگى براى مديريت دو عنصر اساسى دارد: عنصر يكم - تعهد، عنصر دوم- تخصص. ضرورت عنصر يكم را كه تعهد است با توصيه هاى اكيد به
تقوى كه در آغاز اين فرمان متذكر شدم، بيان نمودم، عنصر دوم را كه تخصص است، با دستور شديد به اينكه بايد همواره با دانشمندان و حكماء همنشين و از دانش و حكمت آنان برخوردار شوى گوشزد نمودم. فقط با داشتن اين دو عنصر در حد عالى است كه مشمول آن تقبيح نخواهى گشت كه مى گويد: اگر كسى در جامعه مقامى را اشغال كند در حاليكه شايسته تر از او در جامعه وجود دارد، او خائن است. من تقدم على المسلمين و هو يرى ان فيهم من هو افضل منه فهو خائن [ اين روايت بسيار مشهور است و در آينده ماخذ آن را متذكر خواهيم گشت، به اضافه ى اينكه چنين مضمونى بديهى و وجدانى نيازى به بررسى ندارد. ]
هر كس بر مسلمانان تقدم بجويد "تصدى رياست را بخواهد" با اينكه مى داند در ميان مسلمانان براى رياست شايسته تر از او وجود دارد، او خائن است

يك نكته ى اعجازانگيز در جملات مورد تفسير اينست كه اميرالمومنين عليه السلام مى فرمايد: با دو گروه ارتباط دائمى داشته باش:

1- گروه دانشمندان كه واقعيات را از ديد علمى محض مى نگرند و آنها را با اصول و قواعد مستند به تجربيات و مشاهدات توصيف و مورد تصرف و تغير براى نيازهاى مادى و معنوى قرار مى دهند.

2- گروه حكماء كه همان واقعيات را با كل نگرى و دريافت وحدتهاى عاليتر در هستى مورد كاوش و تحقيق و تفسير قرار مى دهند. بنابراين، براى آگاهى و اطلاع از مردم جامعه آنچنانكه هستند و آنچنانكه بايد باشند، از هر دو نوع معرفت دانشى "علمى" و حكمى مخصوصا بدانجهت كه سر و كار تو با انسانها است، و مديريت آنان را پذيرفته اى، ضرورت قطعى دارد.

/ 339