خلیج و خزر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خلیج و خزر - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














9 - بازگشت 2
آواز
روح مير مهنا

آن سوي آفتاب

با سايه سار سرد و مسي رنگ انگار

خورشيد ديگيري

خورشيد سردي

از کهکشان ديگيري از اعماق

از کهکشان ديگيري از اعماق

از کهکشان سردي

بر ناخدا و کشتي او کرده بود افول

و ناخدا و کشتي او را

در زمهريري از رنگ

و رنگ هايي از يخ سوزان

در مغربي متبرد از خون و يخ يله مي داشت

آن سوي آفتاب

نيلوفران غول آسا

ترسيم محض حيرت بودند

و روي ساق هاي لاغر افيوني

سرهاي پير خود را مي جنباندند

گويي در آن هياهوي ساکن مي خواندند

مزمور همسرايي مرموزي را

آري نهنگ مرد

آري نهنگ

در آبهاي بصره

بر استوا و محور

بر بادبان و بر دکل ناو خويش

مصلوب شد

و آن صليب ساکت

ترسيم نام ميرمهنا شد

بر خيزه هاي شن











/ 20