فصل پنجم: ضابطه قبول قراءات - درسنامه علوم قرآنی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درسنامه علوم قرآنی - نسخه متنی

حسین جوان آراسته

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل پنجم: ضابطه قبول قراءات

و كل ما وافق وجه النحو و كان للرسم احتمالا يحوي و صح اسنادا، هو القرآن فهذه الثلاثة الاركان و حيثما يختل ركن اثبت شذوذه لو انه في السبعة (1)

دانستيم كه در ميان قراءات قاريان (سبعه و جز آنها) قراءاتى وجود دارد كه مورد انكار قرار گرفته اند. قاريان با همه عظمتى كه برخى از آنان داشته اند، اما قراءاتشان على الاطلاق پذيرفته نشده است. سؤالى كه مطرح مى شود اين است .

كه آيا معيار و ضابطه اى براى سنجش يك قراءت وجود دارد؟ آيا مى توان موازينى را ملاك قرار داد تا براساس آن هر قراءتى را در بوته آزمايش قرار داد، تا در صورت تطابق با موازين، مهر تاييد بر آن زد و در صورت عدم تطابق رد كرد؟

دانشمندان قرآن شناس همگى به اين پرسش، پاسخ مثبت داده و به معرفى ضوابط مربوط پرداخته اند. ما در اين جا از كتاب تاريخ قراءات قرآن،نوشته دكتر عبدالهادى فضلى، ضوابط و مقياس هاى ارائه شده را نقل مى كنيم.

كهن ترين مقياس، مقياس ابن مجاهد است كه پس از او دانشمندانى چون ابن خالويه، مكى بن ابى طالب، كراشى و ابن جزرى ضوابطى را بيان كرده اند.

الف) مقياس ابن مجاهد (م 324 ق.)

1. بايد قارى از شخصيت هايى باشد كه قراءت وى از سوى مردم سرزمين و منطقه اى كه او در آن به سر مى برد بالاتفاق مورد تاييد قرار گيرد.

2. بايد اجماع و اتفاق و تاييد مردم منطقه قارى درباره قراءت وى براساس كارايى علمى ريشه دار و عميق او در قراءت و لغت مبتنى باشد.

ب) مقياس ابن خالويه (م 370 ق.)

1. مطابقت قراءت با رسم الخط مصحف عثمانى.

2. موافقت قراءت با قواعد و دستور زبان عربى.

3. توارث نقل، يعنى دست به دست گشتن قراءت از طريق اسناد مورد اعتماد.

ج) مقياس مكى بن ابى طالب (م 437 ق.)

1. وجه قراءت در قواعد عربى برخوردار از قوت و رجحان باشد.

2. قراءت بايد با رسم الخط مصحف عثمانى مطابقت كند.

3. عموم مردم سرزمين قارى در قراءت او به توافق رسيده قرآن را بر طبق قراءت او تلاوت كنند. (2)

د) مقياس كواشى (م 680 ق.)

1. صحت سند.

2. موافقت و هماهنگى با قواعد زبان عربى.

3. مطابقت با رسم الخط مصحف.

ه) مقياس ابن جزرى (م 833 ق.)

1. صحت سند;

2. مطابقت با قواعد زبان عربى مطلقا (هرچند با وجه ضعيفى در قواعد زبان عربى سازگار باشد).

3. مطابقت با رسم الخط مصحف ولو آن كه فرضى و احتمالى باشد. (3)

ابن جزرى پس از ذكر اين شروط سه گانه مى گويد:

هر قراءتى كه اين سه شرط را دارا باشد، قراءت صحيحى است كه رد و انكار آن جايز نيست، بلكه از حروف سبعه اى است كه قرآن به آن نازل شده است و بر مردم قبول آن واجب است; چه قراءت از قراء سبع باشد، چه از عشر و چه غير آنان. هرگاه به يكى از اين اركان سه گانه، خللى وارد گردد به قراءات اطلاق شاذ، ضعيف يا باطل مى شود، خواه قراءت قاريان سبع باشد و خواه برتر از آنها.

وى ادامه مى دهد:

صحيح نزد پيشوايان تحقيق از سلف و خلف همين اركانى است كه شمرديم. امام ابوعمرو عثمان بن سعيد دانى به آن تصريح نموده و امام ابومحمد مكى بن ابى طالب بارها بر آن تاكيد نموده است. امامان ديگرى چون احمد بن عمار مهدوى و ابوشامه نيز بر اين مطلب صحه گذاشته اند و از احدى از علماى گذشته مخالفتى با اين اركان شناخته نشده است. (4)

اركانى را كه ابن جزرى براى صحت يك قراءت به عنوان ضابطه بيان نموده است و در مقياس هاى وى نسبت به پيشينيانش قدرى گسترش و شمول وجود دارد، بااقبالى وسيع از سوى دانشمندان عامه مواجه شده است. سيوطى در الاتقان مى گويد:

بهترين كسى كه در اين زمينه، داد سخن داده است، پيشواى قاريان و استاد اساتيد ما، ابوالخير بن جزرى است . (5) مذهب (6) ابن جزرى را تاييد نموده اند. با دقت در شروطى كه ابن جزرى براى صحت يك قراءت شمرده است، درمى يابيم كه او موافقت با رسم الخط يكى از مصاحف عثمانى را -اگرچه حدسى و احتمالى باشد- و موافقت با قواعد عربى را -اگرچه بر حسب وجهى از وجوه مختلف اين قواعد باشد- براى صحت قراءت كافى مى داند.

زرقانى مى گويد:

منظور از موافقت با يكى از مصاحف عثمانى اين است كه قراءت حداقل در يكى ازمصاحف عثمانى ثابت باشد; مثل قراءت ابن عامر در آيه قالوا اتخذ الله ولدا در سوره بقره، بدون واو، و مثل قراءت وى و بالزبر و بالكتاب المنير با اضافه نمودن با در هر دو اسم. اين در مصحف شامى، ثابت بوده است. و مثل قراءت ابن كثير جنات تجري من تحتها الانهار در قسمت آخر از سوره بقره، با افزودن كلمه من ; زيرا اين در مصحف مكى وجود داشته است.

منظور از تعبير ولو تقديرا اين است كه روايت اگر موافق با رسم مصحف باشد، اما موافقت آن صريح نباشد اشكالى ندارد; مثل مالك يوم الدين. اين كلمه (مالك) در تمام مصاحف عثمانى بدون الف نوشته شده، بنابراين قراءت حذف الف، موافقت تحقيقى با مصحف دارد; در حالى كه قراءت با الف موافقت تقديرى. (7)

ابن جزرى در مورد ضابطه دوم خود كه گفته است: به نحوى موافق با قواعد عربى باشد مى گويد: منظور ما اين است كه قراءت به وجهى از وجوه با قواعد عربى موافقت داشته باشد; خواه افصح باشد يا فصيح، قاعده اى متفق عليه باشد يا مورد اختلاف، در صورتى كه قراءت، شيوع داشته و امامان قراءت آن را با سند صحيح پذيرفته باشند، چنين اختلافى در قواعد عربى ضررى به قراءت نمى زند. (8)

آن چه ابن جزرى بيان كرده است، ناخواسته قراءات شاذ و ضعيف را نيز پوشش مى دهد; زيرا با توجه به خصوصيات رسم مصحف عثمانى و اقوال متعدد در ادب عربى، مى توان بسيارى از قراءات ضعيف را به نحوى مطابق با رسم مصحف و يا به نحوى موافق با قاعده اى از قواعد عربى دانست. در اين صورت اين اركان ثلاثه، خاصيت خود را از دست داده عملا نمى توانند معيارى براى سنجش قراءات صحيح از غيرصحيح باشند.

التمهيد در يك بررسى تفصيلى، اشكالات متعددى را بر اين اركان وارد ساخته و نقاط ضعف آن را به خوبى نشان داده است. آن گاه در مورد پذيرش يك قراءت به ارائه سه ركن ديگر پرداخته است. به عقيده التمهيد ملاك هاى صحت يك قراءت عبارتند از:

1. موافقت با ثبت معروف ميان مسلمانان در ماده، صورت و محل كلمه; همان گونه كه ميان مسلمانان گذشته و حال معهود بوده است.

2. موافقت قراءت با قواعد افصح لغوى و ادب عربى.

3. عدم معارضه قراءت با دليلى قطعى; خواه دليل عقلى باشد يا سنت متواتر و يا روايت صحيح الاسناد و مورد قبول امامان قراءت. (9) در حقيقت اصلى ترين معيار براى پذيرش يك قراءت، هماهنگى آن با قراءت عامه مردم است كه از نسلى به نسل ديگر به ارث رسيده است. شرايط سه گانه فوق نيز در جهت تحقق همين معيار اصلى اند.

گزيده مطالب

1. عموم دانشمندان عامه سه ضابطه را براى ارزيابى قراءت ها بيان نموده اند.

2. اين ضوابط كه در بيان ابن جزرى به عنوان اركان سه گانه صحت قراءت معرفى شده، عبارتند از: صحت سند; موافقت با قواعد عربى ولو به نحوى از انحا; مطابقت با رسم الخط عثمانى، اگر چه مطابقتى احتمالى باشد.

3. قيودى را كه ابن جزرى در اركان ثلاثه آورده است، دايره اركان را به گونه اى توسعه داده كه بسيارى از قراءات شاذ يا ضعيف را نيز شامل گشته و در نتيجه هدف و انگيزه او را كه تشخيص قراءت هاى صحيح از غيرصحيح بود برآورده نمى سازد.

4. در التمهيد اركان ثلاثه اين گونه معرفى گشته اند:


الف) موافقت با ثبت معروف نزد مسلمانان.

ب) موافقت با قواعد افصح عربى.

ج) عدم معارضه قراءت با دليل قطعى عقلى يا شرعى. چنين قراءتى مطابق با قراءت ناس يعنى عموم مردم است و معيار اصلى پذيرش يك قراءت نيز، همين هماهنگى با قراءت ناس است.

پرسش

1. سه مرحله از مراحل پيدايش قراءات را مختصرا توضيح دهيد.

2. چرا دوره پنجم قراءت قرآن، تاثير بسزايى در قراءت هاى بعدى داشته است؟

3. عوامل پيدايش اختلاف قراءات را با ذكر مثالى براى هر يك ذكر نماييد.

4. دلايل عدم تواتر قراءات را بيان كنيد.

5. ميزان اعتبار روايات سبعة احرف از نظر اماميه، چه مقدار است؟

6. چهار معنا از معانى احتمالى احرف سبعه را ذكر نموده، بگوييد كدام يك بيشتر محتمل است؟

7. به يك نمونه از نظرياتى كه در مورد انواع اختلاف قراءات وجود دارد اشاره نموده، آن را نقد كنيد.

8. تدوين كنندگان قراءات، در قرن سوم چه كسانى بوده اند؟

9. حصر قراءات را چه كسى و با چه انگيزه اى صورت داد؟ و چه عاملى در موفقيت او نقش داشت؟

10. قاريان هفت گانه را نام برده، در مورد قراءت عاصم توضيح دهيد.

پژوهش

1. در مورد جايگاه قاريان قرن دوم هجرى و تاثير آنان بر قراءت هاى ديگر، تحقيقى ارائه نماييد.

2. تدوين قراءات را در قرن چهارم بررسى كنيد.

3. چرا شيعه در قراءات قرآنى جايگاهى ارزشمندتر از سايرين دارد؟

4. فهرستى دقيق از سير كتب قراءات قرآن با مراعات ترتب زمانى آنها بنويسيد.

5. ملاك ها و ضوابطى براى صحت يك قراءت معرفى شده اند; نظر شما در اين زمينه چيست؟

1. مناهل العرفان، ج 1، ص 418.

2. آن چه از مكى بن ابى طالب در كتاب الابانة عن معانى القراءات آمده است، متفاوت با اين مقياس هاست. وى مى گويد: روايات قراءات بر سه قسمند: قسمى كه امروز به آن قراءت مى شود و در آن بايد اين سه خصلت جمع شود:

1. ناقلين روايت تا پيامبر همگى ثقه باشند.

2. وجه قراءت آن در ادب عربى شايع باشد.

3. موافق با خط مصحف باشد. هرگاه در قراءتى اين سه ويژگى جمع شود، قراءت آن صحيح است و قطع بر صدق آن مى شود . (الابانة عن معانى القراءات، ص 57 و 58)

3. ر.ك: تاريخ قراءات قرآن كريم، ص 143 و 144.

4. النشر فى القراءات العشر، ج 1، ص 9.

5. الاتقان، ج 1، ص 236.

6. ص 255.

7. مناهل العرفان، ج 1، ص 418 و 419.

8. النشر فى القراءات العشر، ج 1، ص 10.

9. التمهيد، ج 2، ص 122 - 154.

/ 62